چکیده:
یکی از براهین اثبات وجود خدا وبرخی از صفات او برهان نظم است بر این برهان اشکالاتی وارد نمودهاند، از جمله این که وقوع زمینلرزه با برهان نظم توجیه عقلانی وعلمی ندارد چون زمین لرزه سبب میشود نظم در عالم بهم خورده وویرانی بوجود آید.این تحقیق درصدد توجیه علمی وعقلانی سازگاری زمینلرزه وبرهان نظم بوده وبا روش توصیفی، تحلیلی وکتابخانهای ودر جمعآوری مطالب از روش فیشبرداری استفاده شده است ودر آخر نتیجه گرفته شده که اولا قوام نظم به غایت داشتن فعل ویابه ارتباط وهماهنگی بین افعالی است که غایت وغرض واحدی را دنبال مینمایند، شروری مثل زلزله در قالب همان نظم عمل میکند بنابراین برهان نظم در صورتی آسیب میبیند که وجود غایت وهماهنگی انکار شود که در اینجا اینگونه نیست. ثانیا: زمینلرزه تصادفی نیست چون شکستگی وآزاد شدن انرژی در مکانهای خاص دارای نظم است. ثالثا: رسالت برهان نظم این است که در آفرینش جهان تدبیر و برنامهریزی دخالت داشته است. زمینلرزه خارج از رسالت برهان نظم است. رابعا: انسان در زمینلرزه نقش اساسی دارد. خامسا: جهان طبیعت که جهان ماده است آمیخته با تضاد و تزاحم است و زمینلرزه جزء اینهاست. در نتیجه زمینلرزه با برهان نظم ناسازگار نیست.
خلاصه ماشینی:
"این تحقیق درصدد توجیه علمی وعقلانی سازگاری زمینلرزه وبرهان نظم بوده وبا روش توصیفی، تحلیلی وکتابخانهای ودر جمعآوری مطالب از روش فیشبرداری استفاده شده است ودر آخر نتیجه گرفته شده که اولا قوام نظم به غایت داشتن فعل ویابه ارتباط وهماهنگی بین افعالی است که غایت وغرض واحدی را دنبال مینمایند، شروری مثل زلزله در قالب همان نظم عمل میکند بنابراین برهان نظم در صورتی آسیب میبیند که وجود غایت وهماهنگی انکار شود که در اینجا اینگونه نیست.
دارد آیا زمینلرزه که منشأ خرابی زیادی است با برهان نظم منافاتی ندارد یعنی آیا زمینلرزه خود دلیل بر بینظمی در جهان خلقت نیست؟گفته شده اگر حوادث ناگوار طبیعت را نیز متعارض با حقیقت نظم نینگاریم بالاخره آنها به ضرر ونیستی انسان – که از اشرف مخلوقات است – منجر میشود وان با خدای خیرخواه وقادر همه توان سازگار نیست.
در مقدمه دوم اعتقاد این است که نظم در جهان بر اساس طرح حکیمانهای میباشد که از موجود با شعور و مدبر ساخته است به عبارت دیگر بین وجود نظم در جهان خلقت و وجود ناظم با شعور و مدبر ملازمه وجود دارد و اثبات آن با عقل میباشد یعنی عقل آدمی با توجه به قانون علیت حکم میکند که پدیده منظم نه تنها علت دارد بلکه علتش باید موجود با شعور و حکیم و مدبر باشد زیرا اجزا باید به ترتیب خاصی در کنار هم قرار گیرند تا بتوانند هدف معینی را دنبال کنند این ترتیب خاص باید بر اساس طرح مدبرانه انجام پذیرد."