چکیده:
توســعه امروزی غرب فرایند یک پروســه تاریخی فرهنگی است که جرقه های آغازین آن در سدة ١٩٥٠ یعنی در زمان تحول بعد از رنسانس زده شد و در دوران بعد از جنگ جهانی دوم گســترش یافت . این توســعه بر پایه مبانی بسیاری چون اومانیسم ، فردگرایی و سکولاریســم بنا شــد و در قالب تئوری های مختلف مطرح شد. تا قبل از دهه ٨٠-٩٠ دو دســته تئوری کلی وجود داشــت . یک دسته تئوری هایی اســت که خواهان گسترش غرب زده کردن ازطریق اقتصاد کاپیتالیســتی و ســرمایه داری خصوصی بودند و مدل های دسته دوم که خواهان گسترش اقتصاد دولتی و متمرکز و مبتنی بر برنامه ریزی بودند و هر دوی آنها به بسط سرمایه ســالاری و مدرنیزاسیون فکر می کردند. درمقابل ، در کشورهای اسلامی توسعه اسلامی برگرفته از تعالیم دینی و با پشتوانه وحی و دین به عنوان تنها عامل سعادت انسان و بر پایه الهی بودن ، سنت های ارزشی و باورهای اعتقادی شکل گرفت . این مقاله با هدف نقد الگوهای حاکم بر مفهوم توســعه در کشــورهای اسلامی برای دستیابی به یک الگوی اســلامی به رشته تحریر درآمده است . به همین منظور پس از بررسی روند توسعه در جهان و مفهوم توسعه و توسعه یافتگی در غرب و دنیای اسلام به تفاوت معنی و شــاخص های توســعه در این دو حوزه پرداخته شده اســت . نتیجه به دست آمده نشان می دهد کشــورهای اسلامی نیازمند توســعه ای برمبنای جهان بینی اسلامی هستند، هرچند موانعی جهت رسیدن به وضع مطلوب پیش رو دارند.
خلاصه ماشینی:
نقد الگوهاي حاکم بر مفهوم معماري توسعه يافته در کشورهاي اسلامي خسرو دانشجو استاديار دانشکدة هنر و معماري ، دانشگاه تربيت مدرس ثريا رستمي کارشناس طرح و برنامه سازمان بوستان ها و فضاي سبز شهرداري کرج محسن رستمي کارشناس ارشد معماري ، پژوهشگر و مدرس دانشگاه جامع علمي کاربردي تهران غزاله فتوحي کارشناس ارشد معماري منظر، دانشگاه تربيت مدرس چکيده توســعۀ امروزي غرب فرايند يک پروســۀ تاريخي فرهنگي است که جرقه هاي آغازين آن در سدة ١٩٥٠ يعني در زمان تحول بعد از رنسانس زده شد و در دوران بعد از جنگ جهاني دوم گســترش يافت .
بااين وجود، درک يکســاني از مفهوم توســعۀ پايدار در بين نظريه پردازان مربوط وجود نداشت و به همين دليل ، برخي از اقتصاددانان و متفکران اجتماعي به آن انتقاد کردند، تا اينکه در يک تعريف رســمي که در سال ١٩٨٧توسط کميسيون جهاني محيط زيست و توسعه ١(WCED)ـ که از کميســيون هاي زيرنظر سازمان ملل است ـ ارائه شد، توسعۀ پايدار به توسعه اي اطلاق شــد که نسل هاي آتي حداقل به اندازة نسل فعلي از امکانات زندگي بهره مند باشند که به تعبيري اقتصاد دانايي محور گفته مي شد.
اما توسعه يافتگي غيراسلامي به پيشرفت هاي مادي و دستيابي به اهداف اقتصادي خلاصه مي شود و در کل اختلاف ، توجه به اين نکته ضروري است که در توسعۀ اسلامي توجه به اهداف معنوي و تعالي انساني وجود دارد و در ديدگاه هاي ديگر اين توجه وجود ندارد(مجلۀ الکترونيکي ويستا).