چکیده:
بخش عظیمی از جریانات اندیشه ی سیاسی معاصر در ایران در واکنش به تمدن مدرن غرب با دو شاخصه ی عقل گرایی و انسان محوری شکل گرفته است. طبعا هریک از این واکنش ها و جریانات پیامدهای سیاسی خاص خود را به همراه دارد. به عبارت دیگر نوع نگاهی که این جریانات فکری به اصلی ترین مقوله های مدرنیته از جمله عقلانیت و آزادی داشته اند بر نگاهشان به سیاست و قدرت تاثیرگذار بوده است.
در این پژوهش در صددیم تا به بررسی تطبیقی- مقایسه ای دو جریان سنت گرا و نوگرای دینی از دیدگاه دو اندیشمند شاخص در این دو دیدگاه بپردازیم، برای این منظور سید حسین نصر را به عنوان متفکر سنت گرای دینی و محمد مجتهد شبستری را به عنوان متفکر نوگرای دینی برگزیدیم و تلاش نمودیم که به تضمنات سیاسی اندیشه ی این دو اندیشمند در ارتباط با مقوله هایی همچون انسان، عقلانیت و آزادی و مقایسه ی آن با دو مفهوم آزادی مثبت و آزادی منفی از دیدگاه آیزا برلین بپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"آن دو صورت یکی این بوده است که آدمی به منظور وصول به استقلال کامل، از طریق انکار نفس اقدام کند و دوم آنکه همین منظور را از راه تکمیل نفس، یعنی کوشش برای اتصال و استغراق تمام در اصل یا آرمانی معین، جویا باشد » (آیزا برلین، 1380، ص254 ) با نشان دادن تلقی نصر از عقلانیت و با رجوع به تعریف خود نصر از آزادی و با تعریفی که از مفهوم آزادی مثبت ارایه دادیم، آشکار است که اندیشه سیاسی سید حسین نصر به آزادی مثبت میانجامد.
»(همان، ص64 ) اما با این حال همچنان می توان گفت که شخص مؤمن گرچه در تجزیه و تحلیل عقلانی سیاست و حکومت و انتخابهای عقلانی خود نمی تواند در عصر حاضر به زبان تکلیف سخن بگوید و سخن بشنود ولی او همواره می تواند دغدغة اطاعت از امر و نهی خدا را داشته باشد به این معنا که بپرسد در دنیایی با این خصوصیات، انتخاب کدامین سازمان حکومتی، اجتماعی و اقتصادی و کدامین سیاستها و برنامه ها انجام وظیفة او در برابر خداوند را بهتر تحقق خواهد بخشید؛ مقتضای مسلم مسلمان زیستن ما در عصر حاضر و وفاداری ما به رسالت پیامبر گرامی اسلام همین است که حقوق بشر را بپذیریم و آن را اساس سازماندهی اجتماعی خود قرار دهیم."