چکیده:
هدف: فرش دستباف نقش مهمی در صادرات غیرنفتی، اشتغال و معیشت خانوارهای بافنده، به¬ویژه خانوارهای روستایی کشور دارد؛ ولی با چالش بهبود کیفیت و کارآیی در روشهای مختلف تولید روبه¬رو است. این پژوهش با هدف بررسی روشهای تولید فرش دستباف ابریشمی در مناطق روستایی به عنوان یکی از عوامل مهم تاثیرگذار در کیفیت فرش تولیدی، از یک روششناسی ترکیبی مطالعه موردی و پیمایشی استفاده کرده است.
روش: دادههای کیفی با استفاده از فنون گروههای متمرکز و مصاحبههای نیمهساختارمند با ۹۰ نفر خانوار روستایی و کنشگران بازار فرش و دادههای پیمایش از طریق مصاحبه ساختارمند با یک نمونه ۲۶۵ خانوار بافنده که به تصادف از جوامع روستایی بافنده فرش شهرستان زنجان انتخاب شدند، گردآوری شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بافندگان روستایی از طریق شیوههای کارفرمایی مزدی، کارفرمایی سهمبری و خویشفرمایی فرش تولید میکردند. در شیوههای کارفرمایی نسبت به شیوه خویشفرمایی، کیفیت نهادههای کلیدی تولید از جمله نخ، نقشه و رجشمار فرش بالاتر بود و فرشهای تولیدشده بازارپسندی بیشتر و قیمت بالاتری داشتند؛ ولی ارزشافزوده کمتری به بافنده فرش تعلق میگرفت. سود بالا در روش کارفرمایی مزدی به دلیل برخورداری کارفرما از منابع بالای اطلاعاتی، مالی و نهادهای است. آنها از کانالهای وسیع ارتباطی برای شناخت بازار و کیفیت نهادهها برخوردار بوده، همچنین، از منابع مالی کافی برای خرید نهادههای با کیفیت و مرغوب و سرمایهگذاری بیشتر در تولید فرش برخوردار هستند.
محدودیتها/ راهبردها: فرضیه برتری شیوه کارفرمایی مزدی نسبت به دیگر شیوهها را نمیتوان تایید کرد؛ به طوری که بافندگان روستایی خویشفرما نیز در صورت برخورداری از منابع اطلاعاتی، مالی و نهادهای کافی، همچنین، تاثیرگذاری بر شبکه بازار از طریق تشکلهای خود، میتوانند حاشیه بازار را کاهش دهند و ارزشافزوده بیشتری را در زنجیره ارزش فرش ابریشم به دست آورند.