چکیده:
مقاله حاضر عهدهدار بررسی این مسئله است که بودونبود کثرت ادیان در آینده، در تعیین سرنوشت ادیان ونجات پیروان آنها چه نقشی دارد. به علاوه میکوشد به بررسی کثرت ادیان و نجات بخشی امام مهدی در آموزههای مهدویت بپردازد. این پژوهش، نخست، از منظر عقلی به تحلیل و بررسی کثرت حقانیت، با توجه به واقعیت غایی (خدای فلسفی) و کثرت نجات، مبتنی بر تحول در کثرتگرایی دینی «جان هیک» پرداخته؛ آنگاه ازمنظر نقلی و عقلی برخی آیات و روایات درباره نجات بر پایه شئون وجودی امام مهدی(عج) را موردبررسی قرار داده است و به این نتیجه می رسد که کثرتگرایی دینی هیک با ساختار متناقض، در توجیه مدعای کثرت حقانیت ادیان و نجات بخشی یکسان آنها ناتوان است.
از طرفی، بر اساس آموزههای مهدویت، از یکسو شان هدایتگری و نور امامت امام مهدی(عج) سبب تحقق هدایت کامل و ظهور سیطره اسلام میشود و از سوی دیگر، آن حضرت با داوری میان پیروان ادیان با نفی کثرت ادیان حقانیت اسلام را اثبات میکند. همچنین با هدایت همه حقطلبان سبب نجات همگانی میگردد و نجات بخشی امام مهدی(عج)
با کارکردهایی مانند؛ جمعی، فردی، مادی، معنوی و کیهانی به انجام میرسد.
The present paper is responsible for investigating what role the presence and absence of abundance of religions in future plays on the determination of religions’ fate and the salvation of their followers. Moreover، it tries to investigate the plurality of religions and the rescuing feature of Imam Mahdi (A.S) in the Mahdism teachings. At first، this research analyzes and investigates the plurality of rightfulness from the rational point of view، and by considering the Ultimate Reality (philosophical God) and the plurality of salvation، based on the evolution in the religious pluralism of “John Hick”; then، it examines some of the verses and traditions about the salvation based on a narrative and rational point of view and based on the existential status of Imam Mahdi (A.S) and it concludes that the religious pluralism of Hick with a contradictory structure is incapable of justifying the claims of plurality of rightfulness of religions and their equal salvation.
At one side، according to the Mahdism teachings، the guidance status and the light of Imamate of Imam Mahdi (A.S) leads to the realization of complete guidance and the emergence of dominance of Islam and at the other hand، Imam proves the legitimacy of Islam by judging among the followers of other religions by denial of the plurality of religions. Also، he is the cause of all the devotees’ salvation by guiding them and this rescuing feature of Imam Mahdi (A.S) is carried out with the collective، individual، material، spiritual and cosmic functions.
خلاصه ماشینی:
از طرفی، بر اساس آموزههای مهدویت، از یکسو شأن هدایتگری و نور امامت امام مهدی( سبب تحقق هدایت کامل و ظهور سیطره اسلام میشود و از سوی دیگر، آن حضرت با داوری میان پیروان ادیان با نفی کثرت ادیان حقانیت اسلام را اثبات میکند.
این تحقیق، ابتدا نظریه کثرت دینی هیک، به معنای برابری نجات بخشی ادیان را بررسی میکند.
اگر اعتبار (درستی یا نادرستی) دینی برای پیروان ادیان دیگر اثبات نشود، دو حالت وجود دارد: نخست، نسبت به آن دین شناخت به وجود نیامده است؛ دوم، شناخت به وجود آمده است.
سخن هیک در باب نفی حقانیت مطلق (منحصربهفرد بودن) هر یک از ادیان، بر این نکته مبتنی است که بین ادیان هیچ نوع تفاوت معرفتی چشمگیری وجود ندارد؛ زیرا همه آنها حقیقت غایی را تجربه میکنند؛ همانگونه که اختلاف تفسیر تجربههای دینی هم به حقانیت ادیان ضربهای نمیزند.
با اثبات نادرستی گوهریت تجربههای دینی و شناختهای منتسب به آنها در بخش پیشین (5-1)، پلورالیسم حقانیت ادیان نیز به دلایل زیر باطل میشود: درباره این تجربهها، معیاری موردتوافق برای اثبات رابطه بین خدا و فرد تجربهگر وجود ندارد.
با تأیید ناپذیری اینگونه تجربهها و اثباتناپذیری شناختهای برآمده از آنها؛ این سخن هیک که ارتباط پیروان ادیان با واقعیت غایی در تجربههای دینی، دلیل بر حقانیت است؛ نیز نادرست میشود.
مفسران این آیات را بهتصریح خود آنها و روایات، دلالت بر ظهور امام مهدی( و غلبه نجات بخشی همگانی اسلام بر همه ادیان میدانند (بحرانی، 1373: ج2، ص770).
در این صورت، برابری ادیان، حقانیت و نجات بخشی آنها درکثرت گرایی دینی هیک، توجیه عقلی ندارد.