چکیده:
فهم دین و شناخت آسیبهای ناشی از تحریف در معارف دینی به تخصص نیاز دارد و در واقع پس از شناخت ناسخ و منسوخ، مطلق و مقید، عام و خاص، محکم و متشابه و مغالطه و شبهه امکان پذیر است. اما پرسش این جاست که آیا همه مردم به این علوم تسلط کامل دارند؟ آیا صرف آشنایی اولیه میتواند در فهم روح دین و قوانین حاکم بر آموزهها راهگشا باشد؟ بنابر حکم عقل و دین، برای جلوگیری از انحراف در دین و فهم صحیح از آن، باید از عالمان دینی که میراث دار ائمه اطهار علیهم السلام هستند، بهره برد. در بیان اهل بیت علیهم السلام، مراجعه مردم به «روات احادیث» و دستور «تقلید عوام از فقها»، اصلی انکار ناپذیر است. از طرف دیگر، مدعیان دروغین، در برابر جایگاه رفیع و عملکرد موفق و موثر این پاسبانان و حافظان، تمام تلاش خود را صورت داده تا جایگاه نهاد مرجعیت و فقاهت را با دست آویز هایی باطل، خدشهدار کنند و چون فقیهان عالم و وارسته را سد راه خود میدانند، تلاش کردهاند اتهاماتی، مانند تقابل گروه فقها با امام مهدی(عج)، کشته شدن فقها در دوران ظهور، سنتی و کهنهگرا بودن را به این مرزداران دین نسبت دهند. در این نوشتار با روش توصیفی –تحلیلی، به نقد روایتهایی پرداخته است که جریانهای انحرافی جهت اثبات ادعای باطل خود بدانها تمسک کرده و نتیجه این که برخی روایتهای مورد استناد جعلی بوده و تعدادی دیگر علاوه بر ضعف، به تحریف در معنا و مصداق گیری ناصحیح دچارند.
Understanding the religion and recognizing the damages caused by the distortion in the religious sciences demands the expertise and is actually possible after knowing the abrogating and abrogated، unconditioned and conditioned، general and specific، explicit and implicit and logical fallacy and judicial error. But the question is whether all people have a complete mastery of these sciences? Can mere primary acquaintance in understanding the spirit of religion and the rules governing the teachings be the solution? According to the wisdom and religion in order to prevent any deviations in the religion and its correct comprehension، it is necessary to benefit from the religious scholars who are the legacies of the Imams. In the People of the House’s words، the referring of the people to the “transmitters of the traditions” and the order of “following the faqihs by common people” is indisputable. On the other hand، the false claimants have made their every effort against the high status and successful and effective performance of these watchers and guardians to undermine the status of religious authority and expertise with invalid excuses. And because they have considered the learned and virtuous scholars as the barrier of their own way، they have tried to attribute accusations such as the confrontation of the faqihs with Imam Mahdi (A.S)، the killing of the faqihs at the time of Appearance، being traditional and old-fashioned to these religious frontiers. This paper، with a descriptive-analytic approach، has criticized the traditions which have been resorted to by the deviated flaws in order to prove their false claims and it concludes some of the used traditions are fictitious and in addition to weakness، some of them suffer the distortion in meaning and wrong applicability.
خلاصه ماشینی:
همچنین توصیه کردهاند که در دوران غیبت، شهر قم و علمای آن پناهگاه شما بوده و برای دفع فتنههای آخرالزمان به آنها مراجعه کنید و خدای متعال، با عالمان دینی و اهل علم در قم، بر دیگر مردمان احتجاج کرده و علما را حجت و رهبر مردم برای آموختن مبانی دینشان معرفی میکند (مجلسی، 1403: ج 57، ص212)؛ معصومان نیز اهل قم را شیعیان حقیقی خود معرفی میکنند (صدوق، 1378: ج2، ص260).
به عنوان نمونه، در سایت رسمی احمد اسماعیل در نوشتهای با عنوان «لماذا لم یتبع المراجع الأمام أحمد الحسن؟» به روایاتی تمسک شده که یا هیچ تصریح دلالی به فقهای شیعه ندارد و صرف برداشت غلط نویسندگان آن، به فقهای قم و نجف و فقهای دوازده امامی نسبت داده شده است و یا اینکه گزارشهایی جعلی است که بدان تمسک کردهاند؛ مانند: الف) استناد احمد اسماعیل به حدیثی جعلی در خطبه حج خود: شما را به شورای کوچک دعوت کردند؛ احکام خدا را تغییر دادند؛ همانگونه که اهل سقیفه این عمل را در شورای بزرگ انجام دادند.
نویسنده کتاب «250 علامت ظهور»، اعتقاد دارد به بررسی و جدا کردن روایات معتبر از غیر معتبر در مباحث مهدوی نیازی وجود ندارد (همان، ص10) و با همین دیدگاه، به سخنانی عجیب، منسوب به نام اهل بیت( اشاره میکند و در پایان کتابش با توجه به خوابی که مادرش دیده است، خود را از یاران امام زمان میداند و معتقد است که ظهور در حیات او اتفاق خواهد افتاد (همان: ص202؛ سلیمیان، تابستان 1395: ص47 ـ 72).
"/> آنچه بر این امر دلالت میکند، این است که از زمان حضرت علی( تا زمان فعلی ما مردم به عالمان دینی و فقها مراجعه میکردند و علما برای آنها فتوای فقهی میدادند (طوسی، 1417: ج2، ص720).