چکیده:
گفتمان اسلام سیاسی، قرائتی از اسلام است که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در رقابت با گفتمان های رقیب، خاصیت هژمونیک یافته و بر جامعیت و نقش آفرینی حداکثری اسلام در اداره زندگی مسلمانان تاکید دارد. این گفتمان مرزهای هویتی خود را با سایر خرده گفتمان های رقیب با منبع، مرجع و داور قرار دادن «هویت اسلامی» تعریف و تحدید می کند. در این راستا، این گفتمان هویتی در کنار اصل قرار دادن هویت «اسلامی»؛ هویت «ملی» و «قومی» و «جهانی» ایرانیان را زیر چتر «اسلامیت» بازخوانی، بازسازی و بازآفرینی می کند. این پژوهش با کاربست نظریه گفتمان و روش تحلیلی اسنادی درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است: «آسیب های هویتی گفتمان اسلام سیاسی در ایران معاصر چیست؟» مدیریت و سیاست گذاری هویتی برای خنثی نمودن چالش های هویتی گفتمان اسلام سیاسی نیازمند شناخت دقیق و مدبرانه آسیب های هویتی این گفتمان در سطوح «ملی»، «منطقه ای» و «جهانی» است که ایجابا و سلبا در نوشتار مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته است.
The discourse of political Islam has been regarded as an interpretation of Islam that has become predominant in challenge with competents` discources since the establishment of IRI and emphasized on Islamic comprehensive and maximum role-creating in human life. This discourse, relying on Islamic identity, has limited and defined its border of identity with other competent sub-discourses. In this way, Islamic discource has considered the identities of nationality, race and world as being under the essential identity of Islamism. This study, using the theory of discourse and analytico-documentive method has intended to response the question: what threatening agents may be found against the identity of political discourse of Islam in contemporary Iran? Identity management and policy-making to oppose the challenges of the discourse of political Islam make it necessary to recognize national, reginal and worldly challenges exactly, the fact studied positively and negatively in this research.
خلاصه ماشینی:
از منظر هویتی، گفتمان فقاهتی اسلام سیاسی، مرزهای هویتی خود را با چهار خرده هویت ایرانی، هویت اسلامی، هویت قومی و هویت غربی ـ برخاسته از ارزشهای لیبرال دموکراسی ـ تعریف کرده است.
نگارندگان در این پژوهش با روش تحلیلی ـ اسنادی و کاربست نظریه گفتمان، درصدد پاسخ به این سؤال اصلی هستند: «چالشهای هویتی گفتمان اسلام سیاسی در ایران معاصر چیست؟» چارچوب مفهومی و نظری <H2>الف) مفاهیم اصلی</H2> نظر به اینکه در گفتمان اسلام سیاسی، عناصر ملی هویت در کنار عناصر اسلامی هویت مورد تأکید قرارگرفته و نادیده انگاشتن هر یک از این عناصر، تهدیدی بالقوه برای شاکله هویتی این گفتمان بهشمار میآید، لازم است هر یک از این عناصر تعریف شوند.
ناسیونالیسم قومی با توجه به اینکه، جامعه ایرانی از قومیتهای مختلف تشکیل شده و قومیتها با همزبانان خود در مرزهای خارجی کشور همسایگی دارند و تحرکات قومی کم یا بیش از اوایل انقلاب اسلامی بوده است، لذا گفتمان اسلام سیاسی از لحاظ هویتی باید برخوردی سنجیده و معقول با این خرده هویتهای قومی داشته باشد تا زمینه هرگونه احساس تحقیر هویتی یا بهانهجویی برای سوءاستفاده از این خرده هویتها در مسیر تعارض با هویت کلان اسلام سیاسی، به حداقل برسد.
در سطح ملی، هدف اصلی آنها از بین بردن نظامهایی همچون نظام جمهوری اسلامی ایران است؛ زیرا این نظام و فلسفه سیاسی آن، که مبتنی بر اسلام است بهعنوان مهمترین چالش علیه نظام لیبرال ـ دموکراسی و در نتیجه هژمونی فرهنگی آمریکا در جهان و بهخصوص خاورمیانه محسوب میشود.
چالشهای هویتی در سطح ملی: مهمترین چالشهای گفتمان اسلام سیاسی در این سطح، ناسیونالیسم منفی، باستانگرایی و ناسیونالیسم قومی است.