خلاصه ماشینی:
"به طور کلی،رویکرد تاریخی-تذکرهای در نقد سالها به همین شیوه به بررسی ادبیات پرداخته و درک کامل اثر ادبی را منوط به آگاهی از زندگینامه نویسنده،شرایط اجتماعی و اعتقاداتی که در زمان شکلگیری داستان حاکم بوده و همچنین باورهای فلسفی نویسنده میدانسته است.
جامعهشناسان مارکسیست،از طنز جاری در زندگی طبقات محروم ناخشنود بودهاند و رندی،لودگی،الکی خوشیها،زبان بازیها و ساز میرکیانی در یکی از محرومترین محلات جنوبی تهران به دنیا آمده است و پدر و مادرش هر دو روستاییانی مهاجر بودهاند قصههای میرکیانی، به خوبی رویکرد جامعهشناختی را برمیتابد و میتوان آنها را تحت عنوان داستانهای آداب و رسوم طبقهبندی کرد و کارهای تعاملی رایج در میان اقشار محروم را نظام دفاعی جوامع استثماری،به عنوان مجرای تخلیه احساسات تودهها و سوپاپ اطمینان حفظ نظام موجود دانستهاند و دوست داشتند ادبیات رئالیسم سوسیالیستی به بزرگنمایی محرومیتها و حذف این خرده فرهنگها بپردازد.
و فقر را عنصری ملموس و گاه طنزآمیز میبیند و اساسا نگاه خاصی به این مقوله دارد به مرور با پختگی بیشتر نویسنده، بعد خلاق و شخصی قصههای او، به شکلی جوششی و هنرمندانه،به مرحله بازنمایی فرهنگ و زندگی یک طبقه اجتماعی رسیده است داستانهای میرکیانی مملو از اصطلاحات و تعبیراتی است که یک کودک مرفه یا رشد یافته در طبقه متوسط، قادر به درک صحیح آنها نیست پا از این فراتر میگذارند و مخاطب نوعی و کلی را به مخاطبی خاص و محدود،مرزگذاری میکنند و صحبت از جامعهشناسی دریافت و شناسایی خوانندگان خاص هر کتاب به میان میآورند."