خلاصه ماشینی:
"«فاصله گرفتن» یعنی حفظ فاصلۀ مناسب بین سوژه و آبژۀ -مفهومی کلیدی در نظریه هرمنوتیکی ریکور- اصلی است که مبنای درک او از عدالت را تشکیل میدهد و در نهادهای قضایی متعین میشود.
تناقض ترجمه در این است که فرض میشود متون مبدأ و مقصد یک چیز را به روشهای متفاوتی میگویند، اما هیچ متن سومی وجود ندارد که بتواند بهعنوان یک مدل کامل برای مقایسه در نظر گرفته شود.
ک ریکور 2000:127-55 و ریکور 2007:23-31؛106-20) نشان میدهد که بهطورخاص چه چیزی بین ترجمه و [برقراری] عدالت مشترک است، که همان لزوم اعمال یک اصل عمومی بر نمونههای خاص در زمینۀ یک فعالیت عملی است: این همان فعل قضاوت است.
پیش از آن در خود بهمثابۀ دیگری (1990)، که احتمالا کاملترین اثر او دربارۀ اخلاق است، بر این عقیده بود که ترکیبی که او بین رویکرد غایتگرا (تحت تأثیر ارسطو) و رویکرد وظیفه گرا (تحت تأثیر کانت) در حال تکمیل آن بود هنوز یک تمرین آمادهسازی برای مواجهه با بعد تراژیک عمل است.
ترجمه به عنوان مدلی ناظر به علم اخلاق میتوان تصور کرد که ترجمه یکی از حوزههایی است که میتوان در آن قوۀ قضاوت را، مانند حوزههای پزشکی یا حقوقی، تمرین کرد، اما ریکور از این نیز فراتر رفته و آن را تا حد مدلی برای علم اخلاق اعتلاء میدهد.
درنتیجه، باوجود اینکه ریکور ترجمۀ متون حقوقی را در معنای محض خود ریشهیابی نکرده است، میتوانیم بگوییم که در پرتو تأملات او، که پیشتر خلاصه شد، ترجمۀ قضایی دارای قوای اخلاقی دوگانه است: اول بهعنوان ترجمه، تلاشی است برای میزبانی دیگری، و دوم، که حتی اساسیتر است، بهعنوان امری قضایی هدفش تسهیل تمرین عدالت است.
// —— (1995) Le Juste, Paris: Éditions Esprit."