چکیده:
انسانشناسی علم به انسان و احوالات انسانی در بعد امور کلی و جزیی، فردی و اجتماعی، تئوریک و عملی است. بر این اساس علم انسانشناسی حوزههای بسیار گستردهای از علوم را در برمیگیرد. لذا باید ریشههای علم انسانشناسی را در علومانسانی، هنر، علوم تجربی و علوم اجتماعی جستجو کرد. با ظهور اسلام و تعالیم وحیانی، قرآن به عنوان مهمترین منبع، افقهای جدیدی را دربارة ماهیت انسان گشود. جالبترین نکته هم در مورد مباحث قرآن پیرامون انسان، جامعیت موضوعات و گاه انحصاری بودن مطالب آن است که در کنار هم قرار گرفتهاند. در میراث اسلامی سخن بسیاری از سوی عالمان دینی دربارة انسان با صبغه روایی، کلامی، فلسفی و عرفانی بیان شده است.
در این میان امام خمینی نیز به مباحث انسان شناسیهای بشری و انسان شناسی قرآنی و تفاوتهای این روشها پرداختهاند و علم انسان شناسی وحیانی، صحیح و جامع را برای زندگی فردی و جمعی ضروری میدانستند.
The subject matter of anthropology is studying human being as well as human conditions in general and particular, individual and social, theoretical and practical issues. On this basis, anthropology encompasses several scientific disciplines. Hence, the roots of anthropology can be traced in humanities, art, experimental sciences and social sciences. With the advent of Islam and its revealed teachings, the Quran, as the most important source, opened new horizons about human nature. An interesting point about the Quran is its comprehensibility and at times exclusiveness, which go hand in hand. The Islamic teachings speak vastly about human being through traditions, theology, philosophy and mysticism. Imam Khomeini has discussed humanistic anthropology as well as Quranic anthropology and their differences. Imam Khomeini maintained that revealed, proper and comprehensive anthropology was necessary for individual and collective life.
خلاصه ماشینی:
به تعبیری علم انسان شناسـی جدیـد در قیـاس بـا انسـان شناسـی کلاسـیک یـا سـنتی یـک نـوع انسان شناسی منظومه ای است به این معنا که در نجوم و هیئـت قـدیم خورشـید و مـاه و سـیاره هـای پیرامونی زمین و احوالات آن مستقلا مورد توجه قرار میگرفت اما در نجوم جدید علاوه بر اینکـه ویژگیهای آن مورد نظر است ، تأثیرات متقابل سیارات و کم و کیف تأثیرات نیز مورد توجه واقع میشود؛ لذا شناخت کامل خورشید محقق نمیگردد مگـر آنکـه نقـش آن در حیـات آدم و سـایر موجودات زنده بر روی زمین نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد به همـین شـکل بـه دلیـل آنکـه علوم مختلف اعم از تجربی، انسانی و اجتماعی متکفل شناخت ابعاد انسان هستند، شـناخت واقعـی انسان منوط به شناخت جامع انسان است و نیاز است دسـتاوردهای هـر علـم در شـناخت انسـان بـه یکدیگر پیوند زده شود و در این صورت است که تصویر کامل تری از انسان به دست میآید.
امام خمینی قائل به جامعیت هویت انسـان اسـت و مراتب ادارکی و عوالم سه گانه را به طور کلی برای انسان امری ثابت شـده مـیدانـد؛ لـذا ادراک ظاهری، ادراک باطنی و ادراک قلبی در انسان نهفته است و هر مقداری کـه بـه هـر کـدام از آنهـا توجه شود و زمینه برایش مهیا شود بیشتر امکان بروز مییابد اگر چه انسان با ورود اجبـاری بـه هـر یک از عوالم ، مرتبۀ ادارکی هم سنخ با آن برایش فعال میشـود ماننـد کـودکی کـه قبـل از تولـد دارای مجاری تنفسی است و با تولد مجاری تنفسیاش فعال میگردد و همچنین دیگـر اعضـای او بدین ترتیب انسان در این دنیا هم اکنون دارای مراتب ادراکی است و از سوی دیگر عوالم سه گانۀ سیر انسان نیز اکنون موجود است و آنچه انسـان نیـاز دارد اخـذ معرفـت انسـان شناسـی وحیـانی و قرآنی و تربیت نفس تحت تعلیمات انبیا و اولیای الهی است تا همۀ ابعاد وجودیش شـکوفا گـردد.