چکیده:
دراین پژوهش مباحثی پیرامون زبان دین و به طور خاص، زبان قرآن مطرح میکنیم. زبان قرآن از جمله مباحث مهمیاست که در آن به ویژگیهایایات قرآن توجه میشود. یکی از مباحثی که میتوان در زبان قرآن بررسی کرد، ویژگی احکام وتشابه آیات قرآن است. ما دراین مقاله، بر اساس آراء ابنعربی و علامه طباطبایی در بارة این ویژگی آیات قرآن تامل خواهیم کرد. بسیاری از اهل نظر، احکام و تشابه را از ویژگیهای الفاظ قرآن میدانند. در تلقی آنان آیات متشابه ذاتا متشابه است و آگاهی به معنای حقیقی متشابهات در ساحت دانش الاهی قرار دارد نه در قلمرو علم آدمی. ابنعربی و علامه طباطبایی در پاسخ بهاین مسئلة مطرح در زبان دین، آرای دیگری دارند که ما در پی فهم آنها و تطبیق آرای آنان هستیم. مسئلة ما دراین نوشته، چیستی محکم و متشابه از منظر ابنعربی و علامه طباطبایی و مقایسة آنهاست. هدف ما دستیابی به نظراین دواندیشمند در مسئله و تطبیق آنها است و روش آن آمیزهای از نقل و تحلیل عقلی دادههاست. برخی از یافتههای این پژوهش عبارتاند از: ا. رابطة احکام و تشابه با وجود مطلق و تجلی در عرفان؛ 2. ذاتی بودن تشابه برایایات متشابه با تفسیر خاص ابنعربی از آن؛ 3. نسبی بودن تشابه دراندیشة علامه طباطبایی؛ 4. عدم نزاع حقیقی میان ابنعربی و علامه طباطبایی در ذاتی و یا نسبی بودن تشابه و امکان جمع میان آنها.
خلاصه ماشینی:
"تشابه ، صفت ذاتی متشابهات آیا دریافت حقیقت از آیات متشابه ، آنها را به طور مطلق از تشابه خارج نمیکند تا آیه متشابه ، تنها در همین معنای دریافتی فرو بسته شود یا آنکه تشابه تا حدی برطرف میشود و قلمرو معنایی آیه متشابه قابل احاطه نیست ؟ ابن عربی باور دارد کسانی هستندکه خداوند علم تأویل را در اختیار آنان قرار داده و وجهی خاص از وجوه معنایی آیه متشابه را میفهمند.
این سخن ابن عربی هم به ذاتی بودن تشابه اشاره دارد و هم به عدم امکان احاطه به همه وجوه معنایی متن و به عبارت دیگر، تمام تأویل و لایه های معنایی آن .
در حقیقت ، اگر تشابه درآیات متشابه شکل گیرد و معانی تردیدآمیز این آیات هر ذهنی را به معنای خود شناخته ذهن سوق دهد، آیا راهی برای برون رفت از این اختلاف و کشمکش میتوان یافت ؟ در این آیه ، قرآن حقیقتی توانمند در برچیدن اختلاف معرفی شده ؛ حقیقتی که خود راه برون رفت از اختلاف را از رهگذر گزاره های خود نشان میدهد.
این سؤال بس مهم مینماید که آیا خداوند نمیتوانست سخن خود را صریح و بی پرده بیان کند؟ آیا شکل گیری این همه گزاره های تردیدآمیز در قرآن ، به اختلاف پایان ناپذیر خوانندگان متن دامن نمیزند؟ علامه باور دارد که قرآن میخواهد آدمی را به حقایق در پس خود بار دهد و این به معنای خواست خدا در فهم تأویل قرآن است .
اما ابن عربی به امری فراتر اشاره دارد و آن وجود لایه های گوناگون معنایی برای متن متشابه و عدم امکان رهیابی کامل ذهن به همه آنهاست ."