چکیده:
ﻫﺪف: ﻫﺪف ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻌﯿﯿﻦ ﺗﻘﺶ ﻣﯿﺎﻧﺠﯽﮔﺮ اﺳﺘﺮس ادراکﺷـﺪه در راﺑﻄـﻪ ﺑـﯿﻦ ﺳـﺨﺖروﯾـﯽ و ﮐﯿﻔﯿـﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﻮد. روش: روش ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ و ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺗﻤﺎم ﺑﯿﻤﺎران 20 ﺗـﺎ 65 ﺳـﺎﻟﻪ ﺗﺤﺖ درﻣﺎن ﺑﺎ ﻫﻤﻮدﯾﺎﻟﯿﺰ ﺑﯿﻤﺎرﺳﺘﺎنﻫﺎی اﻣﺎم ﺧﻤﯿﻨﯽ، ﺳﯿﻨﺎ، ﻫﺎﺷﻤﯽﻧﮋاد، ﺷﺮﯾﻌﺘﯽ و رﺳﻮل اﮐﺮم )ص( ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان در ﺑﻬﺎر ﺳﺎل 1394 ﺑﻪﺗﻌﺪاد 600 ﻧﻔﺮ ﺑﻮد. ﺑﻪروش ﻧﻤﻮﻧﻪﺑﺮداری در دﺳﺘﺮس ﻫﺪفﻣﻨﺪ ﺗﻌﺪاد 200 ﻧﻔﺮ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪﻧﺪ و ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎی ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﻮدﯾﺎﻟﯿﺰ ﻫﯿﺰ، ﮐﺎﻟﯿﭻ، ﻣﭙﺰ، ﮐﻮﻧﺰ و ﮐﺎرﺗﺮ )1994(، اﺳﺘﺮس ادراکﺷـﺪه ﮐﻮﻫﻦ، ﮐﺎﻣﺎرک و ﻣﺮﻣﻠﺴﺘﯿﻦ )1983( و ﺳﺨﺖروﯾﯽ ﮐﻮﺑﺎﺳﺎ و ﻣﺪی )1984( ﭘﺎﺳﺦ دادﻧﺪ. ﭘـﺲ از ﺣـﺬف 3 آزﻣﻮدﻧﯽ ﭘﺮت، دادهﻫﺎی 197 آزﻣﻮدﻧﯽ ﺑﺎ روش اﻟﮕﻮﯾﺎﺑﯽ ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺷﺪ. ﯾﺎﻓﺘـﻪﻫـﺎ: ﻧﺘـﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد اﻟﮕﻮی ﺳﺎﺧﺘﺎری ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺎ دادهﻫﺎی ﮔﺮدآوری ﺷﺪه ﺑﺮازش دارد و اﺳﺘﺮس ادراکﺷﺪه راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﺗﻌﻬﺪ و ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧـﺪﮔﯽ )β = 0/85 ،P<0/009( و ﮐﻨﺘـﺮل و ﮐﯿﻔﯿـﺖ زﻧـﺪﮔﯽ )β = 0/90 ،P<0/008( را ﻣﯿﺎﻧﺠﯽﮔﺮی ﻣﯽﮐﻨﺪ و 33 درﺻﺪ از وارﯾﺎﻧﺲ ﻣﺘﻐﯿﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ در اﻓﺮاد ﺗﺤﺖ ﻫﻤﻮدﯾﺎﻟﯿﺰ ﺑﻪواﺳﻄﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ در ﻧﻤﺮهﻫﺎی اﺑﻌﺎد ﺳﺨﺖروﯾﯽ و اﺳﺘﺮس ادراکﺷﺪه ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﯽﺷﻮد. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: از آنﺟﺎ ﮐﻪ ﺳﺨﺖروﯾـﯽ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺮ ادراک اﻓﺮاد از ﻋﻮاﻣﻞ اﺳﺘﺮسزا ﺑﻠﮑﻪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺗﺄﺛﯿﺮﮔﺬار اﺳﺖ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ارزﯾﺎﺑﯽ و ﺗﻌﯿـﯿﻦ ﮐﯿﻔﯿـﺖ زﻧﺪﮔﯽ و ﺳﻄﺢ ﺳﺨﺖروﯾﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﮐﺎدر درﻣﺎن ﮐﻤﮏ ﮐﻨﺪ ﺗـﺎ ﺑـﺎ اﺗﺨـﺎذ روشﻫــﺎی درﻣــﺎﻧﯽ روانﺷﻨﺎﺧﺘﯽ، ﮐﯿﻔﯿﺖ زﻧﺪﮔﯽ ﺑﯿﻤﺎران را ارﺗﻘﺎء دﻫﻨـﺪ.
خلاصه ماشینی:
نقش ميانجيگر استرس ادراکشده در رابطه بين سخت رويي و کيفيت زندگي در افراد تحت همودياليز مريم لشکري ١، محمدرضا صيرفي ٢* و محمدرضا بلياد 3 دريافت مقاله : ٩٤/٠٣/٠٥ ؛ دريافت نسخه نهايي: ٩٤/١١/١٦ ؛ پذيرش مقاله : ٩٤/١٢/٠٨ چکيده هدف : هدف پژوهش تعيين تقش ميانجي گر استرس ادراکشـده در رابطـه بـين سـخت رويـي و کيفيـت زندگي بود.
يافتـه هـا: نتـايج نشان داد الگوي ساختاري پژوهش با داده هاي گردآوري شده برازش دارد و استرس ادراکشده رابطه بين تعهد و کيفيت زنـدگي (٠٠٠٩>P، ٠/٨٥ = β) و کنتـرل و کيفيـت زنـدگي (٠٠٠٨>P، ٠/٩٠ = β) را ميانجيگري ميکند و ٣٣ درصد از واريانس متغير کيفيت زندگي در افراد تحت همودياليز به واسطه تغيير در نمره هاي ابعاد سخت رويي و استرس ادراکشده تبيين ميشود.
نتيجه گيري: از آن جا که سخت رويـي نه تنها بر ادراک افراد از عوامل استرس زا بلکه بر کيفيت زندگي تأثيرگذار است ؛ بنابراين ارزيابي و تعيـين کيفيـت زندگي و سطح سخت رويي ميتواند به کادر درمان کمک کند تـا بـا اتخـاذ روش هــاي درمــاني روان شناختي، کيفيت زندگي بيماران را ارتقاء دهنـد.
آيا استرس ادراکشده رابطه بين سخت رويي و کيفيت زندگي بيماران تحت درمان همودياليز را ميانجيگري ميکند؟ روش پژوهش حاضر توصيفي از نـوع همبسـتگي و جامعـه آمـاري شـامل بيمـاران مراجعـه کننـده بـه بيمارستان هاي امام خميني، سينا، هاشمينژاد، شريعتي و رسول اکرم (ص ) تهران در بهـار سـال ١٣٩٤ به تعداد ٦٠٠ نفر بود.
بنابراين در پاسخ به سوال اول پژوهش چنين نتيجه گيري شد؛ الگوي مفهومي پژوهش که در آن عامل هاي سخت رويي و استرس ادراکشده کيفيت زندگي بيماران تحت همودياليز را پيش بينـي ميکند؛ با داده هاي گردآوري شده برازش دارد.