چکیده:
هدف این مقاله بررسی رمان حافظ طبیعت (1974)، اثر نادین گردیمر، از منظر رویکرد پسااستعماری در نقد ادبی و با توجّه ویژه به آرای همی کی. بابا است. نخست، به اجمال به طرح کلّی داستان اشاره میشود و اهمیت این رمان خاص بررسی میشود. سپس به سبک روایت، شخصیتپردازی و بافت رمان (آپارتاید و فرهنگ «زولو») پرداخته خواهد شد. بهطور کلّی، در رمآنهای گردیمر میتوان مفاهیمی همچون تلاش برای حفظ هویّت ملّی (آفریقایی)، مخالفت با هرگونه تبعیض نژادی و سرکوبگری و برخورد فرهنگها را مشاهده کرد. در این رمان نیز تقابل فرهنگ بیگانه (اروپایی) و فرهنگ بومی (آفریقایی) به تصویر کشیده میشود و مفهوم «پیوندخوردگی فرهنگی» مطرح میگردد. همچنین، ضمن اشاره به شکافها و دوسویگیهای گفتمان استعمار، مفهوم «تقلید» همی بابایی برای مداخله در روایت قدرت و مختلکردن آن معرفی و بررسی میگردد. از نظر بابا، تقلید و پیوندخوردگی راهبردهای بقا در شرایط ظلم و بیداد به حساب میآیند و به فرودست توان مقاومت و کنشگری میدهند.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله ، ضمن بررسي رابطۀ استعمارگر (در اين رمان ، مهرينگ ) و استعمارزده (کارگران سياه پوست مهرينگ ، از جمله ژاکوب و سليمان ) نشان داده ميشود که سوژه هاي استعمارزده ميتوانند با تأکيد بر تفاوت شان و با بهره گيري از راهبرد تقليد١٢ شرايط استعماري را بهتر تحمل کنند و حتي درصدد براندازي نظام استعماري برآيند.
3 Nadine Gordimer 4 The Lying Days 5 Bildungsroman 6 Occasion for Loving 7 The Conservationist 8 Booker Prize 9 Dominic Head 10 Hybrid 11 Homi k.
وي براي سرگرمي در حومۀ شهر مزرعه اي ميخرد تا هم نشان دهد که زندگياش چندان تهي نيست و هم ادعا کند طرفدار طبيعت است ، درحاليکه هيچ چيز از مزرعه داري و در کل طبيعت دوستي نميداند و عملا اين کارگران سياه پوست اش هستند که آنجا را اداره ميکنند.
در نتيجه هيچ وقت به تمامي به هدفي که مد نظرشان بود نميرسيدند و اين احساس «فقدان »٢١ همواره چون تهديدي آنان را آزار ميداد، زيرا به گفتۀ همي بابا، اين «تفاوت » «تفاوت » سبب ايجاد نوعي دوسويگي و ناهمخواني در روابط استعماري (ميان استعمارگر و استعمارزده ) شده ، و 16 Theory 17 Heterogeneous 18 Hybrid 19 Hybridity 20 liminal 21 lack 52 باعث مي شود شکاف هاي پنهان موجود در گفتمان استعمار برملا شود، که اين امر نيز راه را براي مقاومت هموار ميکند.
نکتۀ مهم اين است که صرف بهره کشي از کارگران سياه پوست مهرينگ استعمارگر را اغنا نميکند، بلکه وي ميخواهد احترام آنان را نيز داشته باشد و آنان او را در مقام ارباب تأييد کنند.