چکیده:
در این مقاله با روشی کتابخانهای-تحلیلی، معلوم شده که حس ابزاری غیرمستقل و مقدمهساز حکم عقل است. گاهی به دلایلی مانند ندیدن یا نشنیدن، نبود یا تقطیع روایات، نقل به مضمون آنها و نرسیدن قراین ، مقدمات لازم حکم درست عقل، فراهم نمیشود. عقل در اموری چون مبناسازی فلسفی و اصول فقهی، پایههای اصلی دین، کشف از حکم شرعی(نه انشای حکم مولوی)، لحاظ همه ابعاد وجهات مسائل، در تولید، تغییر و تکامل معرفت دینی نقشآفرین است. قلب، ابزاری بسیار نیرومند با تهذیب، در مرحله عالی، وحی الهی و در مراتب پایینتر الهامات و اشراقات را درمییابد. هیچ کس توان درک کنه علم حضوری وحی، این سلطان علوم، مکمل عقل و مغایر با سنخ تجربه دینی را، ندارد. قلب ادراکات عقل در قالب مفهومی را به صورت موجودی شخصی و خارجی مییابد و میتواند بسیاری از مجهولات دستنیافتی عقل را، با علم حضوری دریافت کند. معیار درستی یا نادرستی شهودات قلبی، عقل و نظر معصوم است.
خلاصه ماشینی:
نقش ابزارهای معرفتی (حس، عقل، قلب) در معرفت دینی فضلالله روزبهی 1 چکیده در این مقاله با روشی کتابخانهای-تحلیلی، معلوم شده که حس ابزاری غیرمستقل و مقدمهساز حکم عقل است.
معرفت دینی در قبض و بسط به گونه دیگری تعریف شده است که میتوان آن را با آوردن قیود مورد نظر وی، چنین بیان نمود: معرفت دینی، ـ که معرفتی بشری، (سروش، 1375: 106 و 322) روشمند، (همان: 342، 439، 503 و 512) و با هویتی جمعی و تاریخی است (همان: 106، 439 و 440) ـ مجموعهای از درکهای درست و نادرست (همان: 86 ، 203 و 436) حاصل از کتاب و سنت (همان: 322) و تاریخ زندگی پیشوایان (همان: 157 و 555) (متون دینی و احوال و رفتار پیشوایان دینی) است، (همان: 93) که دینداران، (همان: 100) از راه خاصی (همان: 93) به دست میآورند.
با این حال عوام هم در حد خود میتوانند دارای درک و فهم دینی شوند و بحثهای کلی در مورد تحقق، تغییر و تکامل معرفت دینی، درباره معرفت دینی آنها، نیز صادق است.
بیان نشده است که اگر گزارهای دینی، در کتاب و سنت موجود نبود و با عقل به دست آمد، جزء معرفت دینی محسوب میشود یا نه؟ به دلایلی بعضی از گزارههای دینی در متون فعلی وجود ندارند و یا شناخت آنها به عقل واگذار شده است.
ک: سروش، 1375: 113 ـ 106 و 207) محسوب میشود و همان طور که گفته شده است: انحصار معرفت دینی به معرفتی که از طریق متون دین به دست میآید، صحیح نیست.