چکیده:
هدف تحقیق: هدف از مطالعه حاضر پیش بینی ظرفیتهای هوازی و بی هوازی ورزشکاران نخبه با استفاده از تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بود. روش شناسی: 8 دوچرخه سوار استقامتی و 6 دوچرخه سوار سرعتی نخبه به ترتیب با میانگین سن 29/ 3±5/ 22و 33/ 2±33/ 21، BMI 24/21±1/97 و 22/49±1/18 در دو جلسه مجزا با فاصله زمانی یک هفته یک آزمون فزاینده استاندارد و یک آزمون فرابیشینه یکنواخت را روی دوچرخه کارسنج تا سر حد واماندگی انجام دادند. در خلال آزمون فزاینده گازهای تنفسی به طور مداوم و نمونه خونی هر سه دقیقه یک بار جهت اندازه گیری لاکتات جمع آوری شد. آستانه لاکتات و آستانه تنفسی جبرانی به ترتیب به عنوان افزایش ناگهانی در نمودار لاکتات – بار کار و معادل تهویه ای دی اکسید کربن تعریف و تعیین شدند. مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا به عنوان فاصله بین آستانه لاکتات و آستانه تنفسی جبرانی تعیین گردید. همبستگی بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تعیین و معنی دار بودن تفاوت بین متغیرها با آزمون T- student مشخص گردید. سطح معنی داری برابر با 05/ 0 انتخاب شد. نتایج: تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ در گروه سرعتی به طور معنی دار نسبت به گروه استقامتی بالاتر بود (05/ 0 >P ). همبستگی معنی دار بین تغییرات لاکتات در مرحله بافرینگ و میزان کسر اکسیژن ( 05/ 0 >P ) و VO2max (P<0/05 ) بدست آمد. بحث و نتیجه گیری: به طور خلاصه نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تغییرات نسبی لاکتات در مرحله بافرینگ ایزوکاپنیا بین ورزشکاران استقامتی و سرعتی متفاوت میباشد. همچنین همبستگی معنی دار یافت شده بین تغییرات لاکتات در این مرحله با شاخصهای هوازی و بی هوازی موید این نکته است که میتوان از این شاخص در جهت پیش بینی ظرفیتهای هوازی و بی هوازی استفاده نمود.