چکیده:
با رواج رویکرد معناشناسی در مطالعات قرآنی، شیوه ای نوین در این عرصه پدید آمده است. هدف این شیوه، اکتشاف معنایی است جامع که در لایه های متن نهفته شده است. این مقاله با استفاده از روش ایزوتسو و تکمیل آن در بخش های ارتباط آیات در محدوده سوره و در قرآن ، نخست واژه «کبد» را از منظر لغوی و سپس معناشناسی بررسی کرده است. نویسنده با استفاده از واژگان با معنای نزدیک، متضاد و موازنه ساختاری متن، در چند مرحله آن را تجزیه و تحلیل نموده و به این نتیجه رسیده است که مغایر مفهوم متداول واژه کبد، این واژه معنای منفی در بر ندارد و به محدودیت های عالم ماده و حکمت الهی در اختیار انسان اشاره دارد.
With the prevalence of the semantic approach in the Qur’ānic studies، a new method has appeared in this phenomenon. This method is targeted at unveiling comprehensive meanings that are hidden in the layers of the text. Using Isuzu’s method and completing it in the verses relation sections within the limits of the sūra and the Qur’ān، this article has studied the word kabad first from lexical and then semantic point of view. The writer has analyzed it in several stages with the use of the words close to its meaning and contradictory to it and structural balance of the text، and then concluded that contrary to the common concept of the word kabad، this word does not contain a negative meaning and refers to the limitations of the world of matter and Divine Wisdom in man’s free will.
خلاصه ماشینی:
نویسنده با استفاده از واژگان با معنای نزدیک، متضاد و موازنه ساختاری متن، در چند مرحله آن را تجزیه و تحلیل نموده و به این نتیجه رسیده است که مغایر مفهوم متداول واژه کبد، این واژه معنای منفی در بر ندارد و به محدودیتهای عالم ماده و حکمت الهی در اختیار انسان اشاره دارد.
با توجه به تطابق مفهوم این واژه در زمان نزول که طبق بیان راغب اصفهانی به عضوی از بدن اطلاق گردیده و این واژه تاکنون نیز در همین معنای بهکار برده میشود، و وجه تسمیه آن، در مرکزیت قرار گرفتن این عضو در بدن است و همچنین نوع عملکرد این عضو در بدن انسان که با تکیه بر علوم تجربی امروز دقیقتر شناخته شده است و عملکرد کنترلی و تعادلی در بدن ایفا میکند؛ (از یک طرف کنترلکننده ترکیبات خون در فرایند گردش خون بوده و از سوی دیگر بر نوع مواد غذایی ورودی از سوی معده، نظارت و کنترل دارد)، میتوان به این نتیجه رسید که این واژه به مفهوم نوعی محدودیت و سختی ذاتی است که ناشی از ماهیت عالم خلقت بوده و در عالم ماده، برای انسان، حکیمانه تنظیم شده است.
این مفهوم با آیات دیگر قرآن در زمینه خلقت انسان نیز همخوانی دارد که در بخشهای مربوط در ادامه مقاله بدان پرداخته شده است.
این واژه تنها به معنای رنج و مشقت به مفهوم منفی نیست، بلکه به این اشاره دارد که اقتضای عالم ماده این است که انسان در حوزه عقل و اختیاری که برای او به رسمیت شناخته شده، بایستی تلاش کند.