چکیده:
تحلیل تاریخی شهرها مبین تاثیر قدرت طبقه حاکمه بر ساختار آنها است. اصفهان، پایتخت صفویه نیزاز این قاعده مستثنی نیست. از این رو مقاله حاضردر پی پاسخ به این پرسش است که چگونه تصمیمات و مداخلات سیاسی شاه عباس صفوی ساختار شهر (Urban Morphology)اصفهان را تحت تاثیر قرار داده است؟.پژوهش حاضر تحقیقی تاریخی است، به روش توصیفی-تحلیلی که با استفاده از منابع مکتوب دسته اول و دوم صورت گرفته است.بر این اساس سعی شده،شیوه های مداخلهحاکمیت قدرت سیاسی بر ساختار شهر اصفهان،از این منظر تحلیل و مشخص شوند. به نظر می رسد می توان این گونه از مداخلات را در پنج گروه اصلی طبقهبندی نمود: مداخلات تولیدکننده، مداخلات مهارکننده طرح، مداخله از طریق نظارت و سرپرستی مستقیم، از طریق توسعه فضاهای جمعی و از طریق احداث ابنیهعامالمنفعه.
Many factors exercise influence over, and moderate the structure of a city. These factors can be linked to the political, administrative, social and religious structure of society. This paper points out how political power's decision making, affect the structure of a city. It focuses on Isfahan the capital of Iran during Safavid king, Shah Abbas, government (1571–1629a.c.). This is a Historical research with analytical-descriptive method, which tracing structure transformation of the Isfahan through Abbas monarchial regime, from primary and secondary sources. Being a case-study of one city, this paper provides details about the context, actions and development from the study of Isfahan. Finally, article is followed by a typology of different kinds of autocratic interventions of Shah and their modes of operation. This paper concludes Creative interventions, direct interventions on concept and ideology of urban design, intervention through oversight and supervision, Self-glorifying Intervention, and intervention through development of urban public spaces were tools of autocratic controls of king on urban design and development. Being grounded in Isfahan, this typology is not meant to be exhaustive or mutually exclusive. The discussion focuses primarily on examples from Isfahan, but examples from other cultures, contexts and settings will be provided to indicate transfer-ability of the concepts.
خلاصه ماشینی:
همچنین هیدی والچر (Heidi Walcher) به ساختار چهارباغگونۀ بخش صفوی شهر اصفهان اشاره کرده است و این موضوع را مطرح میکند که برخی از پژوهشگران این طرح را ازمنظر مفاهیم اعتقادی شیعه تحلیل میکنند، اما میتوان آن را بخشی از اندیشة سیاسی شاهعباس نیز دانست (1998: 331).
ازاینرو، بهنظر میرسد که گرچه به موضوع تأثیر اندیشههای سیاسی صفویه بر شهرهای آن عصر اشاره شده است، طرح این مسئله که سیاست این خاندان چگونه ساختار این شهرها را تحتتأثیر قرار دادهاند همچنان مغفول باقی مانده است؛ بنابراین، در مقالة حاضر سعی شده است که شیوههای تأثیر سیاستهای شاهعباس در ساختار و عملکرد بافت مصنوع شهر اصفهان برای نمونه بررسی شود.
از خلال این مطالعات، دستهای از شیوههای مداخلة قدرت استخراج شدهاند که علاوهبر تأثیرگذاری در شهر اصفهان، دولتها و حکومتهای دیگر نیز با اهداف مشابه، در طول تاریخ از آنها استفاده کردهاند؛ ازاینرو، در این مقاله، سعی شده است تا با اتکا به تفسیر و تحلیل متون، از تاریخ شهرسازی ایران و کشورهای دیگر و نیز با استفاده از روش توصیفی ـ تفسیری، شکلگیری ساختارهای جدید در اصفهان عصر شاهعباس تحتتأثیر مبانی قدرت حاکم بررسی شود.
بهنظر میرسد حجم عظیم ساختوسازها و پدیدة مهم شهرسازی را، بهخصوص دربارة اصفهان، میتوان در چهارچوب موقعیت سیاسی حکومت شاهعباس بررسی کرد که ستونهای مشروعیت و درنتیجه اقتدار صفویه در آن زمان متزلزل شده بود؛ بههمیندلیل، درادامه، شیوههای مداخلة شاهعباس، در جایگاه نماد طبقة قدرت، در شکل شهر اصفهان و اهدافی که درپی آن جستوجو میکرده است، تحلیل و بررسی میشوند.