چکیده:
جامعۀ ایران بیش از یک قرن است که در معرض تغییرات اجتماعی-اقتصادی قرار دارد و بهسرعت نهادهای سنتی از جمله خانواده دستخوش تغییر شده است. یکی از نشانههای این تغییرات افزایش تعداد زنان سرپرست خانوار است؛ زنانی که به گواهی آمار جزء فقیرترین فقرا قرار دارند. هر کشوری از جمله ایران، برای این گروه از زنان براساس ارزشها و ایدئولوژیهای حاکم بر آن کشور سیاستها و برنامههایی را در نظر گرفته است. هدف این پژوهش، نقد و بررسی سیاست اجتماعی در باب زنان سرپرست خانوار از طریق بررسی قوانین مکتوب ایران پس از انقلاب است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با رجوع به متن قوانین اساسی، مدنی، جامع نظام رفاه و تأمین اجتماعی، کار و برنامههای پنجسالۀ پس از انقلاب به این مهم میپردازد. برای فهم بهتر سیاست اجتماعی در ایران، مروری بر گونهشناسیهایی از سیاست اجتماعی در کشورهای مختلف با ایدئولوژیهای متفاوت در بخش نظری داشتهایم. یافتههای این پژوهش نشان میدهد قوانین ایران در حوزۀ قوانین اساسی، بیشتر سوسیالدموکرات و فراگیر؛ در حوزۀ قوانین مدنی، سنتی و غیرواقعگرا؛ و در حوزۀ حقوق اجتماعی تا حدی رو به سیاستهای لیبرالی و بازارمحور است. در ایران نقش اصلی زنان، خانهداری و مادری است، اما اگر بهطور ناگهانی سرپرست خانوار از خانه غایب شود، براساس سیاستِ توانمندسازیِ زنان سرپرست خانوار، انتظار میرود این زنان در عین حفظ نقش قبلی خود، خانه را به قصد کار ترک کنند. اگر سیاست ما بر نقش سنتی زنان تأکید دارد، چرا در پی توانمند سازی زنانیم؛ به نظر میرسد در این سیاستها ناهمخوانیهایی وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
هدف این پژوهش ، نقد و بررسی سیاست اجتماعی در باب زنان سرپرست خانوار از طریق بررسی قوانین مکتوب ایران پس از انقلاب است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و با رجوع به متن قوانین اساسی ، مدنی ، جامع نظام رفاه و تأمین اجتماعی ، کار و برنامه های پنج سالۀ پس از انقلاب به این مهم می پردازد.
در ایران مستقیماً دربارة سیاست اجتماعی زنان سرپرست خانوار تحقیقی انجام نگرفته است ؛ از این رو هر آنچه در مورد زنان سرپرست خانوار در حیطـۀ علـوم اجتمـاعی انجـام گرفتـه اسـت را میتوان در سه دسته قرار داد که فقط یک مورد از این پژوهش هـا در هـر قسـمت بـه عنـوان نمونـه ذکـر میشود١ : یک رشته از این تحقیقات در حد توصیفی اسـت و وضـعیت موجـود زنـان سرپرسـت خـانوار را بررسی میکند (خالد و عظیمی، ١٣٩٣)؛ دستۀ دوم ، علل این وضعیت را مورد مطالعه قرار میدهد (ویسـانی و دیگران ، ١٣٩٤)؛ گروه سوم عملکرد سازمان های خدمات رسان به زنان سرپرست خانوار را ارزیابی میکند.
کدگذاری قانون اساسی معیار میزان بنیان الگوی اصل بند قلمرو سیاست خصوصی /دولتی استحقاق کالازدایی نظری رفاهی آموزش و پرورش رایگان تا پایان سوسیال 30 دولتی شهروندی زیاد سوسیالیسم دورة متوسطه و دموکرات تحصیلات عالی سوسیال ٣١ مسکن دولتی شهروندی زیاد سوسیالیسم دموکرات نیازهای اساسی : مسکن ، خوراک، پوشاک، بهداشت ، درمان ، آموزش و سوسیال 43 دولتی شهروندی زیاد سوسیالیسم دموکرات پرورش و امکانات لازم برای تشکیل خانواده حمایت مادران ، به خصوص در دولتی نیاز کم لیبرالیسم لیبرال دوران بارداری و حضانت فرزند 21 ایجاد بیمۀ خاص بیوگان و زنان دولتی نیاز کم لیبرالیسم لیبرال سالخورده و بی سرپرست براسـاس جـدول ٣، در قـانون اساسـی هـر فـرد بـه عنـوان یـک ایرانـی از حقـوق شـهروندی مثـل بهداشـت ، مسـکن ، خـوراک، پوشـاک، تغذیـه ، آمـوزش و تحصـیل رایگـان (اصـل ٣، بنـد ١٢ و بنـد ٣) برخـوردار اسـت .