چکیده:
مقاله حاضر جایگاه انبیای الهی در افکار فیچینو (1433- 1499 م) و تاثیر ابن سینا بر اندیشه وی را بررسی می کند. ضرورت وجود نبی در جامعه و همچنین قانون الهی، عقول و معجزه، از موضوعات دیگری است که در مقاله حاضر مدنظر قرار خواهد گرفت. مارسیلیو فیچینو در دیدگاه خود درباره انبیاء الهی و ابزار صدق دعوی نبوت- معجزه- و قانون الهی، به دو بخش الهیات و نفس کتاب شفای ابن سینا نظر دارد. در این مقاله در پی آن هستیم که پس از بیان عقاید فیچینو در این امر، استناد و ارجاع وی به آرای ابن سینا را مبرهن نماییم. تاثیر پذیری فیچینو از ابن سینا به موارد فوق خلاصه نمی شود. این فیلسوف افلاطونی اهل فلورانس همچنین در موارد دیگری از قبیل فرایند ارسال قوانین الهی به نبی، ضرورت وجود انبیاء و محتوای قوانین انبیاء، وامدار ابن سینا است.
خلاصه ماشینی:
"com مقدمه فیچینو در کتاب سیزده و چهارده الهیات افلاطونی ١ به بحث پیرامون نبوت ٢ می پردازد و در این زمینه ، اگرچه به منابع متعدد دینی و فلسفی همانند متون مقدس یهودی ، مسیحی و آثار فلاسفه افلاطونی و ارسطویی نظر دارد، اما بیش از همه وامدار بخش الهیات و نفس کتاب شفاء ابن سینا است و عقاید خود را بر مبنای آنچه در این آثار آمده است ، بیان می کند.
آگاهی و وقوف پیشین نبی تنها به حقایق ثابت و الهی خلاصه نمی شود: «هنگامی که نفس عالم یعنی عقل ، کاملا تهی و متخیله را تحت تأثیر قرار می دهد، عقل آنچه را متعلق به دگرگونی های زمانی و تغییرات قاهرانه عناصر است پیشگویی می نماید، چنان که قادر است از باد و باران قریب الوقوع یا زلزله یا امثال آن به طور ٢ پیشینی آگاه شود».
مسأله این است که فیچینو چه تفسیری از عقل فعال ابن سینا ارائه می دهد؟ آیا آن را همان عقل الهی می داند یا عقلی از عقول مفارق می انگارد و دیگر آنکه برای آن در شناخت آدمی چه نقشی قائل است ؟ اگرچه فیچینو نیز همانند ابن سینا عقول را واسطة دریافت قوانین نبوی می داند و در ارتباط با جایگاه وجود شناختی و معرفت شناختی آنها به عقول ابن سینا نظر دارد، اما عقل فعال را در بین عقول جای نمی دهد، بلکه آن را همان عقل الهی می داند و با مقایسه آرای ابن سینا با افلاطون ، صریحا صورت بخشی اشیاء و نیز افاضة معرفت به عقل انسان را به عقل الهی نسبت می دهد و در این امر ابن سینا را به همراه غزالی از دوستان افلاطون و دارای اشتراک نظر با هم می داند: «..."