خلاصه ماشینی:
"یکی از جالبترین و هیجانانگیزترین پدرهایی است که پسری میتواند داشته باشد» پدرش از آنگونه آدمهایی نیست که بتوان او را تحصیلکرده به حساب آورد(شاید در تمام عمرش بیست کتاب هم نخوانده بود)،اما با این حال،قصهگوی ماهری است و هرشب هنگام خواب،برای دنی داستانی تعریف میکند از جمله داستان غول بزرگ مهربان(که بعدها نویسنده آن را به صورت داستانی مجزا بسط داد و منتشر کرد).
» در فصل چهارم،یک شب پدر دنی،دیروقت به خانه میآید و چون پدر دوست ندارد چیزی را از پسرش پنهان کند،او را از حقیقت تکاندهندهای آگاه میکند:اینکه او در جوانی، شکارچی قاچاق قرقاول بوده و از زمان تولد او تا امشب،آن را کنار گذارده بوده،ولی حالا هوس کرده دوباره این کار را از سر بگیرد.
در این گیرودار،گروهبان دهکده که او نیز از دوستان قدیمی پدر دنی و از طرفداران شکار قاچاق قرقاول است،از راه میرسد و با حیرت ساختگی،ماجرا را جویا میشود و سرانجام،برای راضی کردن آقای هیزل و ختم ماجرا،قرقاولها را پرواز میدهد و در کمال حیرت همه،قرقاولها به مسیری خلاف جهت بیشهزار آقای هیزل به پرواز درمیآیند.
» آلاسدیر کمبل،6منتقد دیگر،مینویسد: «وقتی پای صحبت«دنی:قهرمان جهان» به میان میآید متوجه میشویم که دنی با«روباه شگفتانگیز»ویژگیهای مشترکی دارد؛با این تفاوت که دنی برای مقاطع سنی بالاتر است: پیرنگ هنرمندانه شکل گرفته،جزییات تکنیکی قابل قبول،رویدادهای غمانگیز و درعینحال شاد و گروه کوچکی از شخصیتهای مشخص و ملموس که شامل یکی از نفرتانگیزترین شخصیتهای منفی داستان نیز میشود."