چکیده:
مبانی دینی رزم از مسائل مهم دین پژوهان در گستره مباحث دفاعی و امنیتی است؛ بررسی این مبانی می تواند نقش سازندة اعتقادی و رفتاری، به ویژه در میان کاربران این حوزه داشته باشد. یکی از بهترین راه ها برای تحقیق در این موضوع مراجعه تطبیقی بین متون دینی و آرای اندیشمندان دینی است؛ بی تردید یکی از اندیشمندان معاصر که آرای وی نقش مهمی در معادلات بین المللی دارد، رهبر است؛ بنابر این، پرسش این انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خامنه ای دام ظله چیست؟ رساست که مبانی دینی رزم به ویژه از دیدگاه حضرت امام خامنه ای دام ظله رسالت پژوهش فرارو استخراج، تبیین و تحلیل مبانی رزم از متون دینی با تاکید بر آراء معظّم له است. مقاله حاضر از روش تلفیقی توصیف و تحلیل برای عینیت بخشی به رسالت پیش گفته بهره جسته است. نتایج به دست آمده این پژوهش گویای آن است که رزم، دارای مبانی مشروعی چون دفاع از کرامت، تامین امنیت، دفاع از حقوق و ... می باشد. نوشتار حاضر در دو بخش سامان یافته است؛ در بخش نخست مفاهیم اصلی و در بخش دوم مبانی دینی رزم و نیز اهداف نامشروع آن بررسی شد.
خلاصه ماشینی:
رزم مراد از واژه رزم در اینجا «کارزار نمودن و ایثار جان و مال در مقابل دشمنان دین است که مانع اعتلای اسلام و اقامه احکام الهی میشوند» (نویسندگان، 1387: 17، 45؛ راغب، 1412: 208)، در نوشتار پیشرو گاه از واژههای مبارزه، نبرد، پیکار، جنگ و جهاد نیز استفاده خواهد شد که همه آنها به همین معنایی است که برای رزم ارائه شد.
حضرت امام خامنهای( در بیان ماهیت این دو گونه از رزم میفرماید: در جنگ نظامی دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما میآید، مراکز مرزی ما را سعی میکند منهدم بکند تا بتواند در مرز نفوذ کند؛ در جنگ روانی و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهای معنوی میآید که آنها را منهدم کند؛ به سراغ ایمانها، معرفتها، عزمها، پایهها و ارکان اساسی یک نظام و یک کشور (حدیث ولایت، بیانات، 02/07/1388).
قرآن کریم، کتاب هدایت همه انسانهاست و به سرزمین و نژادی خاص تعلق ندارد (بقره: 185)؛ پیامبر اکرم( نیز پیامبر همه انسانهاست (سبأ: 25) و وظیفهاش چیزی جز ابلاغ نیست (نور: 54 و عنکبوت: 18) و نیز همه انسانهای صالح و آگاه، بهویژه پیشوایان حق و رهبران جوامع اسلامی نیز وظیفه دارند به تبلیغ و ترویج دین اسلام بپردازند(احزاب: 39)؛ اگر قدرتها و حکومتها مانع انجام این مأموریت خطیر شده و نگذارند پیام اسلام به گوش انسانها برسد، مقابله با آنان مشروع است؛ زیرا توحید از مهمترین حقوق انسانی بوده (طباطبایی، 1374، ج2: 88؛ مطهری: 1369، ج20: 42-52) و همه انسانها حق دارند، ندای توحید را شنیده و با دین حق آشنا گردند؛ زیرا سعادت دنیا و آخرت آنان در گرو برخورداری از این حق و گرایش بهسوی دین حق است؛ همچنان که جلوگیری از دعوت به توحید، نیز نوعی تجاوز و ظلم به حقوق کسانی است که باید ندای توحید را بشنوند.