چکیده:
یکی از راهکارهای روان شناسانه مولوی برای رسیدن به کمال و تعالی مطلوب خویش، فرایند فردیت است. مولوی در قالب فرایند فردیت میکوشد تا بین دو بعد شخصیت خویش؛ بعد هشیار و تجربه هستی بیرونی و بعد ناهشیار و تجربه هستی درونی، تعادل و توازنی هماهنگ برقرار کند تا از این طریق به انسانی کامل، خود ساخته و تعالی یافته تبدیل شود و معنایی تازه برای ادامه حیات بیابد. این مقاله به واکاوی و تبیین شخصیت مولوی بر مبنای فرایند فردیت یونگ میپردازد و نیز سیری است در جهتگیری ها و نگرشهای بدیع این عارف فردیت یافته ، درباره کیفیت مکانسیم فردیت و مراحل عبور از گذرگاه صعب خود آگاهی به ناخودآگاهی؛ و این که مولوی در فردیت یافتن، تحت تاثیر کنش یا گرایش واحدی قرار نمیگیرد؛ بلکه همه کنشها و گرایش ها با هم بیان می شوند تا اینکه در پرتو مکانیسم فردیت ، از مرز بهنجاری فرا می رود و سازش خودآگاهانهای با مرکز درونی خویش مییابد و به گنجینه استعداد، خلاقیت و شکوفایی درونی دست مییازد و از پی آن به کمال میرسد.
One of Molavi„s psychological approaches to get maturity and perfection is individuality process. In the frame of individuality process he attempts to make a balance between his two personality dimensions i.e the conscious dimension and the external existence experience and the inconscious dimension and the internal existence experience in order to develop a perfect, self-cultivated and sophisticated man and to get a new concept to continue the life. This article studies Molavi„s personality based on Yung„s individuality process. It„s a review on the great theosophist„s directions and approaches about the quality of individuality mechanism and passing steps from the difficult pathways of consciousness to inconsciousness. Molavi is n‟t influenced by any single action or reflection but all actions get a conscious harmony with their internal center and then they find power, talent, creativity and the hidden motive and finally reach the perfection through these steps.
خلاصه ماشینی:
از آن جائی که شخصیت مولوی، امروزه به عنوان یکی از شخصیتهای شاخص جهانی و منحصر به فرد، در حوزة ادب فارسی مطرح است؛ و از طرف دیگر آمیزة شگفت انگیز روان شناسی تحلیلی یونگ با عرفان مولوی، سبب شده است تا فرآیند فردیت یونگ را در زندگی و آثار مولوی با روش تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانهای بررسی کنیم؛ و نیز به این پرسشها پاسخ دهیم: چگونه میتوان شخصیت مولوی را بر مبنای فرایند فردیت یونگ تحلیل کرد؟ مراحل فرآیند فردیت کداماند؟ کهن الگوهای یونگ هم چون؛ پرسونا، سایه و خود را چگونه میتوان در خلال فردیت یافتن، در شخصیت مولوی تحلیل کرد؟ درباره پیشینه این پژوهش باید گفت با بررسی های انجام شده، مقاله ای با عنوان « تحلیل شخصیت مولوی براساس فرایند فردیت یونگ» تألیف نشده است ؛ اما مقالاتی با تکیه بر آرا و نظریات یونگ درباره داستان ها و حکایت های مثنوی نوشته شده است که عبارتند از : - مقاله تحلیل کهن الگویی حکایت پادشاه و کنیزک مثنوی براساس دیدگاه یونگ، توسط محمدعلی محمودی و علی اصغر ریحانی فرد که در پژهش نامه ادب غنایی دانشگاه سیستان و بلوچستان، شماره 18 و در سال 1391 به چاپ رسیده است.