چکیده:
رویکرد سیاسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به دلیل جایگاه جامعیت این تفسیر و نیز مفسر آن به عنوان یک مفسر بزرگ قرآن کریم، از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است. علامه پس از تبیین ارتباط میان دین با سیاست و تقسیمبندی سیاست به دو گونه سیاست الهی و طاغوتی، بر جایگاه برتر سیاست اسلامی تاکید کرده، آن را دارای اصول و ویژگیهای خاصی میداند که بهطورمشخص از سیاست غیراسلامی متمایز میگردد. در این جستار ماهیت، ابعاد و اصول سیاست اسلامی در تفسیر المیزان را بررسی خواهیم کرد. مقاله حاضر میکوشد در این بررسی گامی در جهت افزایش تولیداتی در عرصه سیاسی مبتنی بر سیاست اسلامی و احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. این مقاله با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در تفسیر المیزان به تحلیل، تبیین و تفسیر ماهیت سیاست اسلامی خواهد پرداخت.
The political approach of Allameh Tabataba'i in his book 'Tafsir Al- Mizan' has a special significance because of the comprehensiveness of this interpretation and the [significance of] its interpreter who is a great interpreter of the Holy Qur'an. After explaining the relation between religion and politics and dividing politics into two part – the Divine and tyrannical politics – Allameh stresses on the higher status of Islamic politics and believes it has special principles and characteristics which distinguishes it from non-Islamic politics. I will study the essence، different aspects، and principles of Islamic politics according to 'Tafsir Al-Mizan' in this article. In this study I will try to take a step toward increasing the productions in the field of politics، based on Islamic politics and revival of the Islamic form of life. This article will analyze، explain and interpret the essence of Islamic politics using a documentary method and a kind of qualitative analysis of the content of 'Tafsir Al- Mizan
خلاصه ماشینی:
"ک: همو، 1341)؛ سپس نتیجه میگیرد چون اسلام هم یک دین فطری است و پایه احکام و قوانین خود را بر اساس آفرینش گذاشته، مسئله ولایت را که امری است فطری، الغا و اهمال نکرده است و با اعتباردادن آن، یک حکم فطری انسانی را امضا کرده و به جریان انداخته است (همان، ص97)؛ ازاینرو علامه در خصوص حاکم اسلامی در عصر معصوم مینویسد: ولایت امر جامعه اسلامی، با رسول خدا( است و وجوب اطاعت او بر مردم و پیروانش صریح قرآن کریم است...
از نظر علامه اگر قوای حکومت اسلامی حافظ شعائر عمومی و حدود دین باشد و فریضه عمومی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه پیاده شود، زمینه ظهور اسلام با تمام حقیقت آن فراهم میشود و میتواند سرپرستی کامل امور انسانی را عهدهدار شود و این، همان چیزی است که خداوند وعده تحقق آن را در قرآن داده است (همو، 1387الف، ص27) و میفرماید: «خداوند به جای شما دستهای را در زمین میآورد که خداوند را دوست دارند و خدا هم آنها را دوست دارد» (بقره: 213).
از دیدگاه علامه طباطبایی گستره قوانین اسلامی ناظر به ابعاد مادی و معنوی زندگی سیاسی- اجتماعی انسان، سیره پیشوایان معصوم در جهت اجرای سیاست اسلامی، مطالعه و بررسی اهداف سیاسی و اجتماعی بعثت انبیا و مبانی و مؤلفههای قرآنی ناظر به زندگی سیاسی بشر که در سطوح مختلف به تبیین اصول سیاسی اسلامی پرداخته است، همگی از وجود منظومهای منسجم و مدون در قالب «سیاست اسلامی» حکایت دارد."