چکیده:
هدف مطالعة حاضر بررسی جامعهشناختی رابطه بین میزان سرمایة اجتماعی معتادان گمنام و تداوم ترک اعتیاد در بین معتادان شرکتکننده در انجمنهای معتادان گمنام استان مازندران است. جامعة آماری این مطالعه را تمام اعضای انجمنهای معتادان گمنام در استان مازندران تشکیل میدهند. حجم نمونة تحقیق چهارصد نفر است که با نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای جمعآوری شده است. روش پژوهش در این تحقیق پیمایشی است و دادهها با پرسشنامه گردآوری شده است. براساس یافتههای پژوهش، فرضیة تاثیر سرمایة اجتماعی شامل متغیرهای مشارکت اجتماعی، هنجارهای همیاری و احساس تعلق بر تداوم ترک اعتیاد معتادان گمنام تایید شده است. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان میدهد که متغیر مشارکت اجتماعی (297/ 0 =β)، همیاری اجتماعی (147/ 0 =β) و احساس تعلق (132/ 0 =β) بیشترین تاثیر، و متغیر اعتماد اجتماعی (074/ 0 =β) کمترین اثر را بر تداوم ترک اعتیاد در بین معتادان شرکتکننده در انجمنهای معتادان گمنام استان مازندران داشته است. همچنین ضریب تعیین نشان میدهد متغیرهای مستقل پژوهش 28/ 0 از واریانس متغیر وابسته (تداوم ترک اعتیاد در بین معتادان) را تبیین میکند. براساس یافتههای تحقیق درمییابیم با افزایش سرمایة اجتماعی میتوان گرایش به سوءمصرف مواد در معتادان را کاهش و تداوم ترک اعتیاد در آنها را افزایش داد.
This study was aimed to examine the relationship between social capitals among the Narcotics Anonymous (NA) members in Mazandaran province and their quitting process.
The population of this study included all members of the NA Association in Mazandaran province. The research sample consisted of 400 persons selected through multi-stage cluster sampling. The method used in this study was the survey method and the data was collected using a questionnaire.
Based on the findings of the study, the research hypothesis i.e. “the social capital variables including, social participation, norms of reciprocity, a sense of belonging influence the drug quitting of the NA members” was confirmed. The results obtained from multivariate regression analysis demonstrated that social participation, norms of reciprocity, and a sense of belonging had the highest impact (β=0/297, 0/147, 0/132 respectively) and social trust had the lowest impact (β=0/047) on the continuation of quitting among addicts in the NA Association.
The coefficient of determination showed that the independent variables explained 28% of the variance in the dependent variable. Based on these results, it can be concluded that by increasing social capitals, it is possible to discourage tendency towards drug abuse and instead encourage addicts to sustain their efforts in quitting.
خلاصه ماشینی:
بررسي هاي علمي نشان مي دهد درمان هاي دارويي انواع اعتياد بدون مداخله هاي اجتماعي اثربخش نيست (روزن و همکاران ، ٢٠٠٦: ٣١١)؛ از اين رو يکي از مؤلفه هاي بسيار مهمي که در برنامۀ درماني و پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر نقش ايفا ميکند و بر روند گسترش ترک انحراف افراد معتاد در انجمن هاي معتادان گمنام تأثير ميگذارد، سرمايۀ اجتماعي است که در معناي گستردة خود مجموعه اي از قواعد، هنجارها، تعلقات ، بده بستان ها، پيوندها، شبکه و اعتماد محاط شده در روابط اجتماعي، ساختارهاي اجتماعي و ترتيبات نهادي جامعه است که افراد با استفاده از آن ميتوانند اهداف فردي و اجتماعي خود را تحقق ببخشند (غفاري،١٣٩٠: ١٥٤).
امروزه ، يکي از مهم ترين راهبردهايي تحقق نظم اجتماعي ، برنامۀ درماني و پيشگيري از سوءمصرف مواد مخدر و سازوکارهاي مبتني بر سرمايۀ اجتماعي است (گريکار، ١٩٩٩: ١٥)، اين سرمايه با فراهم کردن زمينۀ نظارت و کنترل اجتماعي غير اقتدارآميز بر فرد و جامعه پذيرکردن وي که از مجراي احترام به عرف ، سنت ها، هنجارها و ارزش هاي اجتماعي حاصل ميشود، از يک سو به معنادارکردن زندگي اجتماعي براي فرد و زمينه سازي مشارکت مثبت و فعال وي در زندگي اجتماعي ميپردازد و از سوي ديگر از جهت پيامدهاي جمعي و عمومي، موجب سلامتي کامل جامعه ، پايداري و ثبات اجتماعي ميشود (تقيلو، ١٣٨٥: ٢٤٠)؛ به همين منظور تمام تلاش انجمن NA ايجاد سرمايۀ اجتماعي در بين معتادان گمنام است ؛ به نحويکه سطوح کنترل غيررسمي افزايش مييابد و از طريق آن موجب ترک اعتياد و تداوم ترک ميشود.