چکیده:
بخش گسترده و مهمّی از فرهنگ و ادبیات عامّه هر ملّت، ادبیات شفاهی یا فولکلور است. این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانهها، قصهها، باورها، آیینها، ترانهها، آداب و رسوم و ضربالمثلها و بخش بسیار گستردهای است که عمدتاً در عصر حاضر بهویژه پس از آشنایی ایرانیان با نوشتار و ادبیات غرب، مورد توجه قرار گرفت. این کاربردها در نثر فارسی و بهخصوص در نوع ادبی داستان و رمان بیشتر از شعر بود. در این میان، جلال آل احمد از داستاننویسان و نویسندگان معاصری است که در آثار خویش بسیار از ادبیات عامیانه بهره گرفته است، پس از جمالزاده و صادق هدایت این آل احمد است که از این نوع گسترده در زبان داستان استفاده کرده است؛ ازآنجاکه وی در بین توده مردم زندگی میکرد و در حقیقت یکی از آنان بود، داستانها و آثار او پر از کاربردهای ادبیات عامیانه است؛ بهطورکلی عناصر فولکلوریک بهکاررفته در داستانهای آلاحمد را میتوان به پنج دستة اصلی ضربالمثل، اصطلاحات ضربالمثلی (مثلوارهها)، مثلهای داستاندار، واژگان و اصطلاحات مردمی و کنایات تقسیم کرد. این مقاله بر آن است تا به بررسی جایگاه این نوع ادبی در آثار داستانی جلال آل احمد بپردازد و با ارائه مواردی از امثال و حکم و کنایات موجود در آثار او و توضیح و تبیین آنها، چهره ادبیات عامه یا بخشهایی از آن را در داستان معاصر و بهویژه آثار آل احمد روشن و اهمیت این نوع کاربردی را در ایجاد ارتباط با خواننده و مقبولیت عام آثار او مشخص کند.
A large part of the culture and culture of any nation, Oral Literature, or Folk Lore; this type of literature included habits, traditions, myths, stories, beliefs, rituals, The songs, traditions and proverbs are very widespread, which was mainly considered in the present era, especially after the acquaintance of Iranians with Western literature and literature. These uses in Persian prose and especially in the literary genre of fiction and novels were more than poetry. Jalal al-Ahmad is a contemporary writer and writer who has used many popular literature in his works. After Jamalzadeh and Sadiq Hedayat this al-Ahmad has used this type in the language of the story; since Al-Ahmad He lived in a mass of people and was in fact one of them; his stories and works are full of folk literature. In general, the folkloric elements used in al-Ahmad's stories can be divided into five main categories - proverbial, proverbial terms (Such as dialects), storytelling parables, popular vocabulary and syntax. This article seeks to study the position of this type of literary works in the works of Jalal al-Ahmad and presenting some of the proverbs and rulings contained in his works and explaining and explaining them the aspects of public literature or parts of it in contemporary stories, and in particular The work of Al-Ahmad, and the importance of this type of application in establishing the relationship with the reader and the general acceptability of his work.
خلاصه ماشینی:
در اين ميان ، جلال آل احمد از داستان نويسان و نويسندگان معاصري است که در آثار خويش بسيار از ادبيات عاميانه بهره گرفته است ، پس از جمال زاده و صادق هدايت اين آل احمد است که از اين نوع گسترده در زبان داستان استفاده کرده است ؛ ازآنجاکه وي در بين توده مردم زندگي ميکرد و در حقيقت يکي از آنان بود، داستان ها و آثار او پر از کاربردهاي ادبيات عاميانه است ؛ به طورکلي عناصر فولکلوريک به کاررفته در داستان هاي آل احمد را ميتوان به پنج دستۀ اصلي ضرب المثل ، اصطلاحات ضرب المثلي (مثل واره ها)، مثل هاي داستان دار، واژگان و اصطلاحات مردمي و کنايات تقسيم کرد.
مقدمه بخش عظيم و مهمي از فرهنگ و ادبيات شفاهي هر ملت ، ادبيات عامه يا فولکلور١ است که طيف بسيار گسترده اي دارد و روان کاوان و مردم شناسان بسياري به آن توجه و آن را تحليل کرده اند؛ اين نوع از ادبيات که در مقابل ادب رسمي قرار ميگيرد، براي شناخت ويژگيهاي اخلاقي، رواني، اجتماعي و سياسي هملتي بررسي ميشود.
روش پژوهش در اين گزيده ، نويسنده پس از تعريف ادب عاميانه و تاريخ گردآوري آن ، همچنين بيان گونه هاي ادب عامه ، به تحليل و بررسي برخي از شاخه هاي ادب عامه (مثل و حکمت ، اصطلاحات ضرب المثل (مثل واره )، مثل هاي داستان دار و کنايات ) در داستان هاي جلال آل احمد (يکي از داستان نويسان شهره معاصر) پرداخته است ، سپس با ذکر نمونه هايي عناوين مربوط را بيان ميکند.