چکیده:
هدف پژوهش، بررسی نقش میانجی سرمایه اجتماعی در رابطه سرمایه روانشناختی و کارآفرینی سازمانی است. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی می باشد و از نظر روش شناسی توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 50 نفر کارکنان اداره بهزیستی شهرستان بجنورد می باشد. نمونه گیری به روش تمام شماری انجام شد. دادهها توسط پرسشنامه های سرمایه روانشناختی لوتانز (2007) با ضریب پایایی (آلفا=85/ 0)، پرسشنامه کارآفرینی سازمانی هیل (2003) با پایایی (آلفا=85/ 0) و پرسشنامه سرمایه اجتماعی ناهاپیت و گوشال (1998) با پایایی (آلفا=93/ 0) جمع آوری شد. پرسشنامه ها دارای روایی صوری و محتوایی می باشند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss 16 و Amos تحلیل شدند. تحلیل آماری نشان داد که رگرسیون نمرات متغیر پیشبین به طرف متغیرکارآفرینی سازمانی معنیدار است در نتیجه بین سرمایه روانشناختی با کارآفرینی سازمانی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین ابعاد سرمایه اجتماعی (همکاری، روابط، اعتماد و فهم متقابل)، شرایط ورود به معادله نهایی رگرسیون برای توضیح تغییرات کارآفرینی سازمانی را دارا هستند؛ بنابراین بین سرمایه اجتماعی با کارآفرینی سازمانی کارکنان اداره بهزیستی شهرستان بجنورد رابطه معناداری وجود دارد.همچنین نمرات متغیرهای پیشبین (سرمایه روانشناختی و مولفههای آن) به طرف متغیر وابسته (سرمایه اجتماعی) از نظر آماری معنیدار است؛ بنابراین بین سرمایه روانشناختی با سرمایه اجتماعی کارکنان اداره بهزیستی شهرستان بجنورد با سطح معناداری 001/ 0رابطه معنادار وجود دارد. همچنین نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نقش واسطهای سرمایه اجتماعی در رابطه سرمایه روانشناختی و کارآفرینی سازمانی اداره بهزیستی شهرستان بجنورد را مورد تایید قرار داد.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش رنجبر طرقی و زارعی متین (١٣٩٤) حاکی از آن است که بین مؤلفه های سرمایه روانشناختی و ابعاد آن و کارآفرینی سازمانی رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد و در پایان نتیجه گیری شده است که مدیران و مسئولان می توانند از طریق توجه به ابعاد روانشناختی و توسعه آنها به وسیله آموزش، موجب بهبود و توسعه فرآیند کارآفرینی سازمانی شوند.
در نتیجه گیری نهایی می توان گفت توجه به مسئولیتهای زیربط به ابعـاد و مولفـه هـای سـرمایه روانشـناختی و کارآفرینی سازمانی و سرمایه اجتماعی می توانند سبب موفقیت فردی ، رضایت افراد ودر نهایت بهره وری سـازمان شوداما بی توجهی بر نیروی انسانی خلاق و عوامل روانی مؤثر بر آنها کاملا برعکس عمل می نماید زیـرا نیـروی انسانی به عنوان اساسی ترین ذخایر یک ملت نقش عمدهای در توسعه جوامع بشـری دارد، از همـین رو در عصـر حاضر توسعه کشور به میزان زیادی در شناسایی استعدادها، تواناییها، جذب و پرورش نیروهای متخصص و متفکر در تولید علوم وگسترش مرزهای دانش وکسب فناوری روزآمد است ومسئولین ذیربط بایـد بـا گسـترش و توسـعه فضای کافی و فراهم نمودن امکانات و تجهیزات استاندارد در اداره بهزیستی از دغدغه های کارکنان کاسـته تـا بـا ایجاد یک محیط اداری و بالتبع جامعه ای سالم بدین طریق رشد و بقای سازمان را تضـمین نماینـد.