چکیده:
هنر ایرانی ـ اسلامی به عنوان یکی از ارزشمندترین عوامل فرهنگی برای دستیابی به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصههای گوناگون محسوب میشود؛ ولی آیا هنر کشور در حال حاضر در خدمت اهداف انقلاب قرار دارد، یا بیتفاوت و نیز در تقابل با آن عمل میکند؟ اگرچه پس از انقلاب، آثار ارزشمندی در حوزههای گوناگون فرهنگی و هنری تولید شده است؛ ولی آیا همه آثار پدیدآمده در این بازه زمانی از شاخصههای جوهری اسلامی و ایرانیبودن برخوردارند؟ برای یافتنی پرسش، نخست، باید مرز میان اثر ایرانی ـ اسلامی با اثر ایرانی ـ غیراسلامی و در برخی موارد ضداسلامی یا ضدایرانی مشخص گردد تا دستکم در سطح سیاستگذاریهای کلان، شفافسازی صورت پذیرد. این پژوهش میکوشد با الهام از معارف اسلامی و مبتنی بر نظر اندیشمندان اسلامی معاصر و صاحبنظران متعهد حوزه هنر، شاخصهای کلان برای تعیین حدود و معیارهای تشخیص ایرانی ـ اسلامیبودن آثار هنری ـ فرهنگی اعم از آثار نمایشی و رسانهای، هنرهای تجسمی و هنرهای سنّتی با رویکرد اصلاح و تکمیل استخراج و ارائه گردد که در نتیجه ویژگیهای سه عامل «هنرمند»، «پیام» و «شکل»، به عنوان علل ثلاثه پدیدآیی اثر هنری، به عنوان شاخصهای اصلی و کلان در ارزیابی و تعیین ایرانی ـ اسلامیبودن آثار هنری شناسایی و بررسی شده است.
Iranian Islamic art is considered as one of the most valuable cultural factors to reach the goals of the Islamic republic of Iran in different fields، but the question is whether this art is serving the goals of the Islamic revolution or is apathetic or even against those goals? Although after Islamic revolution so many valuable artworks in different artistic and cultural field are produced، there are still doubts about passing the desired Iranian and Islamic indicators in this period. Therefore، a boundary should be defined among the Iranian-Islamic and Iranian-non Islamic and sometimes Anti-Islamic work in order to be able to clarify the work in at least macro policy making. What is the correct method to categorize and differentiation between the artistic and cultural Islamic-Iranian work and other work? This study tries to extract and define some major indicators to determine the boundaries and standards for assessing the Islamic-Iranian artworks such as media and dramatic works، visual arts and traditional arts. Its method is inspired by the Islamic teachings and is based on the ideas of the current Islamic scholars and experts in the field of art and its approach is the correction and improvement of the indicators. In conclusion، the features of three factors “artist”، “message” and “configuration” (which are the three main factors of creation of an artwork) are defined and studied as the main and major indicators in assessing the Islamic-Iranian arts.
خلاصه ماشینی:
uk"/gt; محمدرضا اسماعیلی چکیده : هنر ایرانی ـ اسلامی به عنوان یکی از ارزشمندترین عوامل فرهنگی برای دستیابی به اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه های گوناگون محسوب میشود؛ ولی آیا هنر کشور در حال حاضر در خدمت اهداف انقلاب قرار دارد، یا بیتفاوت و نیز در تقابل با آن عمل میکند؟ اگرچه پس از انقلاب ، آثار ارزشـــمندی در حوزه های گوناگون فرهنگی و هنری تولید شـــده اســـت ؛ ولی آیا همه آثار پدیدآمده در این بازه زمانی از شــاخصــه های جوهری اســلامی و ایرانیبودن برخوردارند؟ برای یافتنی پرســش ، نخســت ، باید مرز میان اثر ایرانی ــــاسلامی با اثر ایرانی ــــ غیراسلامی و در برخی موارد ضداسلامی یا ضدایرانی مشخص گردد تا دست کم در سطح سیاستگذاری های کلان ، شفاف سازی صورت پذیرد.
فرهنگ معنوی برگرفته از مذهب ــــ در دوران باستان و دوران اسلامی ـ است که ابعاد معنوی و طبع هنرمندان را به این جهت شکل داده است و در نهایت ، یکی از شـاخصـه های مهم هنر ایرانی، نگاه تجریدی و نمادین هنرمند در اثر هنری خویش اسـت (محمدی، ١٣٨٩، ص ٧٦).
حوزه تئاتر الف ) تم شناساییشده : محتوا (باطن ) اثر نمایشی همسویی با ارزش ها و انطباق با هنجارهای اسلامی: اثر نمایشی باید متعهد و مروج ارزش های اســلامی باشــد و با هنجارهای شــرع مقدس منطبق باشــد؛ به طور مثال تعزیه خوانی برای امام حســین (ع ) که گرچه سابقه ای به قدمت شعر و تلاوت قرآن ندارد، ولی در فرهنگ ایرانی، رسانه ای تأثیرگذار در ترویج حادثه عاشــورا بوده اســت ، در فراز و فرود نفی و اثبات ها، هرگاه با صــورتی موافق نظر فقها و فقه اســلامی تحقق یافته ، رسـانه ای تأثیرگذار برای احیای پیام دین تلقی شـده اسـت و هرگاه ناخواسـته به جهت ضـعف دانش دینی، با ناراستیها و نادرستیها آمیخته شده ، غباری بر اندیشه متعالی و مترقیاسلام نشانده است .