چکیده:
یکی از رویکردهای مهم در برنامهریزی کشاورزی، بررسی آمایشی نظامهای تولید جهت شکلگیری و تبیین مسائل سیاستگذاری توسعه پایدار منطقهای است. در این شرایط، یکی از راهکارهای اساسی در شناخت مسائل کشاورزی، منطقه بندی کشاورزی است. این روش الگویی مناسب و بااهمیت برای ارزیابی منابع اراضی، برنامهریزی و مدیریت بهتر منابع مورداستفاده در کشاورزی است. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی باهدف منطقه بندی شهرستانهای استان همدان بر اساس شاخصهای کشاورزی تدوینشده است. برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه مبنی بر مطالعه آمار و اسناد و تحقیقات پیشین استفادهشده است. محدوده موردمطالعه شامل 9 شهرستان استان همدان است. برای تحلیل دادهها از روش تصمیمگیری چند معیاره TODIM استفادهشده است. سپس خروجی دادهها با استفاده از نرمافزار GIS، تحلیل و نمایش دادهشده است. نتایج مطالعات کمی تحقیق نشان داد، شهرستانهای استان همدان ازنظر شاخصهای کشاورزی در شرایط یکسانی قرار ندارد و هر شهرستان بسته به شرایط و فرایندهای مؤثر در این زمینه، در برخی شاخصها توسعهیافته و در برخی ضعیف است. بهطوریکه در شاخص انسانی ـ طبیعی، شهرستانهای کبودرآهنگ (1=T)، ملایر (0.949=T)، در شاخص زیرساختی، شهرستانهای کبودرآهنگ (1=T)، بهار (0.956=T)، در شاخص زراعت، شهرستانهای رزن (1=T)، کبودرآهنگ (979=T)، در شاخص باغبانی، شهرستانهای همدان (0.677=T)، ملایر (1=T)، در شاخص دامپروری شهرستانهای نهاوند (1=T)، همدان (0.874=T) و در شاخص کل نیز شهرستانهای ملایر (1=T)، کبودرآهنگ (0.995=T)، توسعهیافته هستند. درنهایت شهرستان فامنین توسعهنیافته، شهرستان تویسرکان کمتر توسعهیافته، شهرستانهای بهار و اسدآباد نسبتاً توسعهیافته و شهرستانهای ملایر، همدان، کبودرآهنگ، رزن و نهاوند توسعهیافته هستند.جهت توسعه کشاورزی متعادل و متوازن در استان، توجه به تفاوتها و ظرفیتها، بهبود و نوسازی زیرساختهای کشاورزی و برنامهریزی و سیاستگذاری در حوزه کشاورزی با رویکرد توسعه متعادل منطقهای ضروری است.
Research study on production systems in agricultural planning has been considered as an important approach for the formation and direction of sustainable development policies. In this regard، zoning of agriculture is seen as a basic strategy to understand the current agricultural situation، and it is a suitable model for the evaluation of land resources as well as for the purposes of better planning and management of these agricultural resources. This study aimed at zoning of the province of Hamedan using six main indicators mainly related to agricultural development. The data were gathered via a thorough library research on the available documents and the review of the related literature. The area of study included nine townships of the province of Hamedan. The collected data were analyzed using multi-criteria decision by TODIM software. Then، the outputs of the gathered data were analyzed using GIS software. The quantitative results of the research showed that the levels of development of the townships in Hamedan based on the intended agricultural indicators were not the same and each township had some strengths and weaknesses depending on the conditions and the indicators. From the point of natural human indicators، Kaboudarahang (1 = T)، Malayer (0.949 = T) presented high levels. Regarding infrastructure services، Kabudrahang (1 = T)، Bahar (0.956 = T) showed high levels. With regard to cultivation situation، Razan city (1 = T) and Kabudrahang (979 = T) and with respect to gardening indicators Hamedan (0.677 = T) and Malayer (1 = T) demonstrated the highest level. But concerning animal livestock indicators، Namaland (1 = T)، and Hamadan (0.874 = T) displayed the highest level of development. With respect to the total indicator، Malayer with (1 = T) and Kabudrahang with (0.995 = T) were identified as developed cities. Finally، Famenin was recognized as an undeveloped city and Tvsyrkan as a less developed area. Asadabad and Bahar were distinguished as relatively developed areas while Malayer، Hamedan، Kabudrahang، Razan and Nahavand were distinguished as developed areas. To achieve a balanced agricultural development in the province، more attention must be paid to the differences، capacities، improvement and modernization of agricultural infrastructure as well as agricultural planning and policymaking.
خلاصه ماشینی:
"در این رابطه ، توزیع جغرافیایی فعالیت های اقتصادی با توجه به ظرفیت ها و توانمندیهای منطقه ای و بهره برداری بهینه از منابع طبیعی و انسانی از نیازهای اصلی توسعه منطقه ای متعادل است (١٩٩٨ ,McMullin) و تا زمانی که نابرابریهای منطقه ای وجود دارد، برنامه ریزی منطقه ای نیز اجتناب ناپذیر است ، چراکه هدف برنامه ریزیهای منطقه ای؛ عمران و توسعه مناطق ، ایجاد دگرگونی کامل و اساسی در کلیه شئون زندگی مردم و به کارگیری نیروهای مادی و معنوی منطقه ای ، کاهش نابرابریهای منطقه ای و درون منطقه ای، کاهش اختلاف سطح شهر و روستا در درون منطقه و میان مناطق و توسعه پایدار منطقه ای، تعدیل ساختار توسعه اقتصادی ـ اجتماعی منطقه ، افزایش سطح درآمد سرانه در داخل منطقه ، تعیین و گسترش نیروهای تخصصی، افزایش کار آیی اقتصادی، اطمینان از حفاظت محیط زیست و بهبود آن و استفاده از منابع طبیعی است (٩١ :٢٠٠٥ ,Ziyari) ؛ و این نیاز به روش هایی دارد که علاوه بر در نظر گرفتن نیازهای آتی و محدودیت منابع ، بتوانند با لحاظ کردن قابلیت ها و محدودیت های زمین ، به برنامه ریزی برای تخصیص بهینه منابع و امکانات منجر شوند؛ بنابراین ، بیش ازپیش بر اهمیت برنامه ریزی هوشمندانه تأکید میشود (١٩١ :٢٠١٣ ,Pilefroshha et al) یکی از بخش های مهم توسعه منطقه ای، توسعه کشاورزی است (١٩ :٢٠٠٣ ,Durand)."