چکیده:
اﻧﺠﺎم ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ درآﻣﺪﻫﺎی ﺑﻬﺮه ای ﺗﻮﺳﻂ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺗﺎ ﻗﺒﻞ از ﺳﺎل 1980 ﻧﻤﻮد ﭼﻨﺪاﻧﯽ ﻧﺪاﺷﺘﻪ اﺳﺖ، ﻟﯿﮑﻦ در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ اﻓﺰاﯾﺶ رﻗﺎﺑﺖ در ﺑﺎزارﻫﺎی ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ ﺑﻪ اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ارزش اﻓﺰوده ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺳﻨﺘﯽ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ ﻣﺘﻤﺎﯾﻞ ﺷﺪه اﻧﺪ. از دﯾﺪﮔﺎه اﻗﺘﺼﺎدی ﻫﺪف ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﺑﻨﮕﺎه اﻗﺘﺼﺎدی، ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﮐﺮدن ﺑﺎزده ﺑﺎ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﺑﻪ رﯾﺴﮏ اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﯿﮏ ﻫﺎی ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ ﺟﺪﯾﺪ و ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺗﺮی ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮدﻧﺪ. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺖ ﯾﮏ ﺑﺎﻧﮏ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ آﺛﺎر ﻣﺨﺮب ﻓﺮاواﻧﯽ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ در ﭘﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺎﻇﺮان ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﺎن دﻗﺖ ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﻣﻨﻌﮑﺲ در ﺗﺮازﻧﺎﻣﻪ را ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﺧﺎرج از ﺗﺮازﻧﺎﻣﻪ را ﮐﻨﺘﺮل ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ ﯾﮏ راه ﺣﻞ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﺮای اﺳﺘﻔﺎده ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻬﺘﺮ از ﺻﺪور ﺿﻤﺎﻧﺘﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ از اﻗﻼم ﺧﺎرج از ﺗﺮازﻧﺎﻣﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺿﻤﻨﺎﻧﺘﻨﺎﻣﻪ ﮐﻪ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی آن )ارزش ﻣﺠﻤﻮع ﺿﻤﺎﻧﺘﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺻﺎدره و ﺣﺼﻪ ﻏﯿﺮ ﺑﻬﺮه ای درآﻣﺪ( اﺳﺖ ﺑﺮ ﺑﺎزدﻫﯽ ﺑﺎﻧﮏ ﮐﻪ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی آن )ﺑﺎزده داراﯾﯽ و ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم( اﺳﺖ و رﯾﺴﮏ ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان ﻣﯽ ﭘﺮدازﯾﻢ. ﺑﺎﻧﮏ ﻫﺎی ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس در زﻣﺎن ﺷﺮوع اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺶ ﺑﺎﻧﮏ ) ﻣﻠﺖ، ﺗﺠﺎرت، ﭘﺎرﺳﯿﺎن، ﮐﺎرآﻓﺮﯾﻦ، اﻗﺘﺼﺎد ﻧﻮﯾﻦ و ﺻﺎدرات( ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﻗﻠﻤﺮو زﻣﺎﻧﯽ اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺳﺎل 1394 ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﻧﺘﺎﯾﺞ ﺣﺎﺻﻠﻪ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رﮔﺮﺳﯿﻮن، ﺣﺎﮐﯽ ﺑﺮ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﺜﺒﺖ ﺣﺼﻪ ﻏﯿﺮ ﺑﻬﺮه ای درآﻣﺪ ﺑﺎ ﺑﺎزده ﺣﻘﻮق ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم و ﺑﺎزده داراﯾﯽ ﻫﺎ اﺳﺖ و ارزش ﻣﺠﻤﻮع ﺿﻤﺎﻧﺘﻨﺎﻣﻪ ﻫﺎی ﺻﺎدره ﺑﺎ ﯾﮏ دوره وﻗﻔﻪ ﺑﺮ آﻧﻬﺎ اﺛﺮ ﻣﺜﺒﺖ دارد، ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺷﺎﺧﺺ ﻫﺎی ﺿﻤﺎﻧﺘﻨﺎﻣﻪ ﺑﺮ رﯾﺴﮏ ﺑﺎﻧﮏ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﻌﻨﺎداری ﻧﺪارﻧﺪ.
خلاصه ماشینی:
در این تحقیق به منظور دستیابی به یک راه حل بهینه برای استفاده هرچه بهتر از صدور ضمانتنامه ها که یکی از اقلام خارج از ترازنامه می باشد، به بررسی تاثیر ضمنانتنامه که شاخص های آن (ارزش مجموع ضمانتنامه های صادره و حصه غیر بهره ای درآمد) است بر بازدهی بانک که شاخص های آن (بازده دارایی و حقوق صاحبان سهام ) است و ریسک بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازیم .
نتایج حاصله با استفاده از رگرسیون ، حاکی بر تاثیر مثبت حصه غیر بهره ای درآمد با بازده حقوق صاحبان سهام و بازده دارایی ها است و ارزش مجموع ضمانتنامه های صادره با یک دوره وقفه بر آنها اثر مثبت دارد، همچنین شاخص های ضمانتنامه بر ریسک بانک تاثیر معناداری ندارند.
در مدل ٤ با ورود متغیر مجموع دارایی ها به مدل ١، رابطه ضمانتنامه با بازده حقوق صاحبان سهام مستقیم و معنادار شده است بین خطاها همبستگی وجود ندارد .
در مدل پنجم ، متغیر رشد دارایی ها و حقوق صاحبان سهام تاخیری به مدل یک افزوده شده و رابطه نسبت درآمد غیر بهره ای به مجموع درآمد عملیاتی با بازده حقوق صاحبان سهام را با احتمال ٩٥ درصد مستقیم و معنادار کرده است .
مدل ششم ، متغیر مجموع دارایی ها و حقوق صاحبان سهام تاخیری به مدل یک اضافه شده است و مشاهده می شود با احتمال ٩٥ درصد همچنان رابطه مثبت و معنادار است .
برای این فرضیه ٧ آزمون انجام شد، در مدل اول رابطه ارزش مجموع ضمانتنامه های صادره با بازده حقوق صاحبان سهام معنادار نشد.