چکیده:
این مقاله، در صدد است تا درونمایههای نوستالژیک در آثار داستانی جلال
آلاحمد را بکاود. این درونمایهها در نگاه اول, عمدتا ایدئولوژی خاص نویسنده را
نسبت به فرهنگ و اجتماع بیان میکند. اما در ژرفساخت خود. عاطفة
آسیبدیده نویسنده روشنفکری را نشان میدهند که از محیط پیرامونش ناراضی
است و از اینرو نوعی آندوه غریبانه در محور عاطفی داستانهاء وجود دارد که از
جهات زیادی به شناخت ما از شخصیت نویسنده این آثار کمک میکند. در این
مقاله. تمرکز اصلی بحث بر کارکرد درونمایههای مبتنی بر مفاهیم دربردارنده
احساس «غم غربت» و «مرگ وطن» «تنهایی» و «اندوه» است که بیانگر نگاه
نوستالژیک نویسنده, نسبت به انسان و جامعه است. لازم به ذکر است که این
درونمایهها از جنبه مطالعات نظری, بیشتر به عنوان نوعی مفهوم یا موتیف
مفهومی در آثار ادبی. قابل طرح هستند و از اینروء بهطور عمده در محور محتوایی
آثار قابل بحثاند. لذا در بخش نظری به اختصار، به تبیین این مفاهیم در مطالعحات
ادبی اشاره شده و در بخش کاربردی با تکیه بر تعاریف بخش نظری» درونمایه آثار
این نویسنده» تحلیل شده است.
This article aims at analyzing nostalgic themes in Jalal Al-Ahmad’s stories. These themes، at first glance، mostly explain the author’s special ideology regarding the society and culture. However، in its deep structure، it reflects the intellectual author’s disappointment who is not feeling contempt about his surrounding environment، and therefore there is a kind of deep sorrow in his stories which help us to know the author better in many ways.In this paper، the major focus is on the function of the themes conveying feelings like “homesickness”، “destruction of the homeland”، “loneliness” and “sorrow” which represent author’s nostalgic point of view regarding humans and society. It should be mentioned that these themes from a theoretical point of view can be considered concepts or conceptual motifs in literary works، so can be discussed as part of the content of the work. Therefore، in the theoretical part، these concepts are explained briefly in literary studies and in the applied part، based on the definitions introduced in theoretical part، the motifs in Al-Ahmad’s works are analyzed.
خلاصه ماشینی:
هرچند در محـور محتـوایی آثـار داسـتانی این نویسنده، بن مایه ها یا موتیف های زیادی از انواع متعدد: واژگانی ، تصویری و مفهومی ، حضوری فعال دارند، اما آنچه در این مقاله به آن پرداخته شـده اسـت ، بررسـی تحلیلـی یکی از مهم ترین موتیف های مفهومی مورد توجه در محـور عـاطفی آثـار ایـن نویسـنده معاصر، و به طور ویژه، آثار داستانی او و تحلیل آن است ؛ این حس عاطفی که به صـورت ترجیعی در درونمایه این آثار تکرار شده است و کارکرد ویژهای دارد، احساس تنهـایی و اندوه است که با احساسات دیگری نظیر نوستالژیا یا غم غربت در پیوند تنگاتنگ است و در معانی ضمنی و تلویحی آثار داستانی این نویسنده، نگرش خاص تربیتـی و اجتمـاعی راوی و در نهایت ، آرزوی راوی/ نویسنده را نسبت به شکل گیری یک جامعـه آرمـانی یـا مدینه فاضله نشان می دهد.
اما به نظر می رسـد کـه راوی که در اینجا خود، مدیر مدرسه است ، عمق این نابسامانی را حس می کنـد و شـاهد آن است اما چندان به روی خود نمی آورد و در نتیجه ، از سـر بیـزاری، انـدوه و حسـرت، تحملش می کند؛ و این می تواند در تحلیل های دقیق تر، بیانگر همان احساس اندوه ناشی از غم غربت نویسنده باشد که به خاطر احساس دوری از وطن آرمانی اش یـا بـه عبـارت دیگر، مرگ سرزمینش در محور عاطفی آثار او، جلوهگر شـده اسـت .