چکیده:
علوم انسانی اسلامی با رویکردهای مختلفی مطرح شده است. از دیدگاه آیتالله مصباح، علم کشف واقع است و دین الهی حق منحصرا دین اسلام است که راه سعادت و شقاوت انسانها را در حوزه باورها و ارزشها مشخص میکند. بنابراین، علم دینی علمی است که در حوزههای مرتبط با سعادت و شقاوت انسان و باورها و ارزشها از منابع صحیح دینی و با استفاده از روششناسی صحیح (روش فقاهتی) بدان رسیده باشیم و نتیجه نیز یقینی باشد. در متون دینی، مسائل مختلفی مطرح شده است که ناظر به علوم طبیعی، پزشکی و ... است. ازآنجاکه شان دین هدایتگری به سمت سعادت است، علم دینی باید همسو با این شان تعریف شود. بنابراین، هر گزارهای که با روشهای معتبر اثبات شود علم دینی نخواهد بود، زیرا دین وظیفهای در قبال کشف روابط علّی میان پدیدهها ندارد. آنچه برای دین ضرورت دارد شناخت و بیان تاثیر پدیدهها در سعادت و شقاوت انسان است. این امر در بسیاری موارد با عمل اختیاری انسان در ارتباط است. در میان علوم، موضوع علوم انسانی بررسی کنشهای ارادی و آگاهانه انسانی، و احکام و آثار و پیامدهای آن است، مانند علم اخلاق یا حقوق. بنابراین و با توجه به جایگاه بیبدیل علوم انسانی در ساخت تفکر بشری و سبک زندگی انسانها، از دیدگاه استاد، اسلامی کردن علوم در گستره علوم انسانی اسلامی محقق میشود.
این بررسی به توصیف و بازخوانی نظریات استاد در رابطه با اسلامی کردن علوم انسانی -پرداخته و از منظر ایشان، به برخی ابهامات پاسخ داده است.
Islamic humanities have been viewed in various approaches. For Allamah Mesbah, knowledge consists in discovering the real and Islam is the unique Divine right religion that introduces the ways of happiness and misery in the fields of values and beliefs. Religious science, being related to human happiness and misery in the two fields, therefore, would be the one of certainty that is extracted from religious sources with a valid methodology. Though there may be found different problems in the fields of such sciences as natural sciences, medicine and …, regarding the function of religion as preparing the ground for human happiness, religious science must be defined with this consideration. Such being the case, we may not consider any scientific and valid statement as religious. Religion is not of such a duty as discovering causative relations phenomena; necessary function of religion lies in knowing and explaining the things effective in human happiness and misery. As stated, human optional actions are of high importance in the ground. On this basis, humanities should be regarded as those studying human optional and knowledgeable actions with their rules, effect and consequences as is seen in the cases of ethics and laws. And finally, regarding Allamah`s thought on the high and unique status of humanities in human thought and style of life, islamization of sciences would be established in the area of Islamic humanities.
خلاصه ماشینی:
"بنـابراین ، علـم دینـی علمـی اسـت کـه در حوزه های مرتبط با سعادت و شقاوت انسان و باورها و ارزش ها از منابع خـاص دینی استفاده میکند و آنچه به دست میآورد علم است ، یعنی کشف یقینی است ، نه صرف ظن یا احتمال یا یک نظر.
با ایـن حـال ، آیـا ضمیمه کردن اذکار به روش های مرسوم در پزشکی ماهیت این روش ها را چنـان تغییر میدهد که در برابر طب های دیگر قرار گیرد؟ و آیا چنین ادعایی وهن دین و اسلام نیست ؟ (مصباح یزدی، ١٣٩٢: ٢٠٨-٢١٢) البته ، خارج کردن برخی معارف عقلی و تجربی از دایرة دیـن محـدود کـردن دین در امور اخروی نیست ؛ دین همۀ عرصه های زندگی را دربرمیگیرد، ولی در این شمول ، دین به بررسی روابط صرفا مادی پدیده ها و نتـایج ایـن جهـانی آنهـا نمیپردازد تا با عنوان دین در باب آنها داوری کنـد، بلکـه تـأثیر هـر یـک را در هدایت و سعادت انسان مدنظر قرار میدهد.
از دیدگاه ایشان ، همۀ علوم را نمیتوان به این معنا به دینی و غیردینی تقسـیم کرد؛ علومی که موضوع ، مسائل و اهداف شان با دین ارتباطی نـدارد، بـه دینـی و غیردینی متصف نمیشوند، ولی علومی که در مبانی، ارزش ها یا روش با یکـی از مؤلفه های دین (باورها، ارزش ها و احکام ) مرز مشترک داشته باشـند، مـیتواننـد دینی یا غیردینی باشند.
نیز ازآنجاکه دین مقوله ای فرهنگی است و با توجه به ارتباط مستقیم علـوم انسانی با طرز تفکر و انتخاب سبک زندگی و، در نهایت ، با سعادت یـا شـقاوت انسان ها، حضرت استاد علم دینی را در گسترة علوم انسانی تعریف میکند."