چکیده:
در ایـن مقالـه بـاور کهـن و اسـاطیری پیکرگردانـی «انسـان ـ درخـت» و «درخت
ـ انسـان» در قصه هـای عامیانـه ی مکتـوب هرمـزگان مـورد بررسـی قـرار گرفتـه
و تـلاش شـده اسـت تـا هـر چـه بیشـتر بـر اهمیـت حفـظ و مطالعـه ی فرهنگـی
قصه هــای عامیانــه تاکیــد شــود و نشــان داده شــود کــه چگونــه می تــوان رد
پــای باورهــای کهــن و اســاطیری یــک قــوم را در ادبیــات عامیانــه ی آن قــوم
یافــت. نتیجــه ی نهایــی ایــن مقالــه را می تــوان ایــن گونــه خلاصــه کــرد: در
قصه هـای عامیانـه ی هرمـزگان، بـاور اسـاطیری پیکرگردانـی «انسـان ـ درخـت»
و «درخـت ـ انسـان،» نسـبت بـه سـایر پیکرگردانی هـا از بسـامد بسـیار بالایـی
برخـوردار اسـت؛ و معمـولا بـه دو صـورت پیکرگردانـی «درخـت ـ مـرد» و «مـرد
ـ درخــت» و پیکرگردانــی «درخــت ـ زن» و «زن ـ درخــت» دیــده می شــود.
ایــن صــورت پیکرگردانی هــا گاه حاصــل علاقــه و ترحــم، گاه بــر اثــر مــرگ
مظلومانـه، گاه حاصـل خشـم و زمانـی بـه منظـور فریـب دیگـران بـرای نیـل بـه
مقاصـد و اهـداف اسـت.
This paper investigates the transformation of "human - tree" and "tree - human" in Hormozgan's
written folk tales andattempts to emphasize the importance of maintaining and studying the
folktales. This study also shows how one can find the traces of a nation's old and mythological
beliefs in its folk literature. The present article briefly concludes that in Hormozgan's folk tales,
the "human - tree" & "tree - human" as an ancient belief is of very high frequency in comparison
to other transformations, and it usually appears in two forms: 1- the transformation of tree- man
and the transformation of "tree- woman". These transformations are sometimes the result of
passion, anger, the death of an innocent,and they are sometimes used to deceive the others to
achieve the goals and objectives
خلاصه ماشینی:
نتیجه ی نهایی این مقاله را می توان این گونه خلاصه کرد: در قصه های عامیانه ی هرمزگان ، باور اساطیری پیکرگردانی «انسان ـ درخت » و «درخت ـ انسان »، نسبت به سایر پیکرگردانی ها 1 از بسامد بسیار بالایی برخوردار است ؛ و معمولاً به دو صورت پیکرگردانی «درخت ـ مرد» و «مرد ـ درخت » و پیکرگردانی «درخت ـ زن » و «زن ـ درخت » دیده می شود.
در این مقاله تلاش شده است با بررسی باور اساطیری پیکرگردانی «انسان ـ درخت » و «درخت ـ انسان » در قصه های عامیانه ی هرمزگان ، اهمیت بازخوانی ادب عامه به عنوان گنجینه ای سرشار از باورها و نمادهای کهن و اساطیری به طورعام ، و قصه های عامیانه ی هرمزگان به طور خاص ، بیشتر از گذشته مورد توجه پژوهشگران ادب و فرهنگ ایران قرار گیرد و بستر را برای پژوهش های عمیق تر در حوزه های مردم شناسی ، جامعه شناسی و مطالعات عمیق تر فرهنگی یک جامعه ، هموار سازد.
در اساطیر سایر ملل نیز نمونه هایی از این پیکرگردانی ـ حاصل علاقه و ترحم ـ به چشم می خورد؛ چنان که رئا مادر ایزدان ، تیتان لسیئوس را که تحت تعقیب ژوپیتر قرار گرفته بود به درخت انجیر بدل کرد (اسماعیل پور، ١٣٨٩: ٥٦٩)، یا سیبل ٨ که پس از کشتن رقیب خود و مثله کردن آتیس ٩ پشیمان شد، آتیس را به درخت کاج م بدل کرد (اسمیت ، ١٣٨٣: 8 Cybele 9 Attis 10 Melus 12 Crocos 13 Carpos ٣٤٨)، «سیپاریوس از روی بی احتیاطی ، حیوانی را با زوبین کشت .