چکیده:
در نظام بینالملل، کشورهایی هستند که پس از چند دهه تحولات سیاسی، در حال تغییر و ورود به شرایط سیاسی جدیدی هستند. تحقق انقلابهای رنگی در این کشورها میتواند تحولات سیاسی در این جوامع را در مسیری خاص که عمدتا مبتنی بر ارزشهای لیبرال و نظامهای دمکراسی غربی است، هدایت کند.
در این تحقیق بهدنبال پیداکردن چرایی و چگونگی رسیدن به الگوی شبکهسازی در فتنه سال 1388 جمهوری اسلامی، براساس فعالیتهای شبکهای، جبههای و جریانی هستیم؛ شایان ذکر است جبههها، شبکههای مختلف را برای حل موضوعی خاص، به طرق گوناگون در یک جبهه یا مواجهه قرار میدهند. ازاینرو جبههها میتوانند متکثر باشند، تقسیمبندی موضوعها و نحوه ساماندهی شبکهها برای حل موضوعات اولویتدار، مهمترین کار در این سطح میباشد. در این تحقیق جریان و جریانسازی، اولا ماهیتی ارزشی و شناختی برای شبکهها و جبههها در شکلگیری انقلاب مخملی سبز در سال 1388 در ایران دارد، از طرفی دیگر فعالیتهای شبکهای و جبههای، زمینهساز و گسترشدهنده فعالیتهای جریانی است.
There is found countries in the world that after some decades political changes, arrive at new political situations. Appearance of color revolutions in such countries would lead political changes to what intended by influential western powers under the title of democracy and liberal norms. The author has intended to find the why and the how of net-making in fitnah of 1388 in IRI on the basis of net-based, front-based and currency-based activities. It should be stated that fronts, using various methods, lead different nets to a particular front or confrontation to solve a problem. Fronts, therefore, may be multiple, classification of problems and the way in which nets may be organized to solve prior problems are counted as the most effective measure in this level. In the study, currency and currency-making are of epistemic and virtual nature for nets and fronts in forming green velour revolution in IRI 1388. And again, net-based and front-based activities make the ground for developing currency-based activities
خلاصه ماشینی:
دوم، وجود گروه اپوزیسیونی که رابط بین داخل و مدیریت خارجی گردد، از جمله ضرورتهایی است که توسعه و تکوین انقلاب رنگی را میسر میسازد و در آخر، آخرین بعد به نوع عملکرد و توانمندی نظام سیاسی برای مواجهه با این وضعیت مربوط میشود.
الگوی شناختی و ارتباطی میان شبکهسازی تشکلی با جریانی تحقق و موفقیت انقلابهای مخملی نیازمند شرایط لازم و زمینههای مساعدی است؛ در این نوع انقلابها، طی فرایندی طولانی و مستمر بهدلیل عدم اجرای صحیح و مؤثر کارکردهای دولتی، بخشی از وفاداری مردم جامعه و مقبولیت نظام به کانونهای اقتدار دیگری مانند سازمانهای غیردولتی و یا نهادهای قومی منتقل میشود؛ با توجه به اینکه انقلابهای رنگی بر پایه انتخابات قرار دارند، برای این انقلاب میتوان چندین مرحله را متصور شد: 1.
الگوی شناختی و ارتباطی میان شبکهسازی جبههای با جریانی یکی از نکات راهبردی در احصاء انقلاب مخملی در ایران آن است که این فتنه در راستای نابودی اسلام و انقلاب و اهداف آرمانی آن است ازاینرو میبایست توجه نمود که اگر دشمن در مواقعی مواضع خصمانه اتخاذ نمیکند، نه از روی تغییر ذاتی دشمن که تنها تغییری تاکتیکی برای تأثیرگذاری بیشتر بر جبهه خودی است.
یعنی درواقع همچنانکه برخی زمینهها و عوامل، نشانگر تلاش برخی در داخل و نیز در خارج برای وقوع انقلاب رنگی در ایران بود، برخی زمینهها و عوامل در درون جمهوری اسلامی و جامعه ایرانی وجود دارد که عامل شکست و به فرجام نرسیدن این مسئله محسوب میشود.