چکیده:
در این مقاله نسبت نظریه تکامل داروینی با اصل خداباوری از دیدگاه سه نفر از متالهان
معاصر بررسی و نقد شاه است. علامه طباطبایی» شهید مطهری» و پلانتینگا با میانی
مختلف به بررسی این موضوع پرداختهاند. چنا نکه در اصل مقاله آمده است» دیدگاههای
علامه طباطبایی امکان هرگونه سازگاری خداباوری با اصل تکامل داروینی را سد
میکندء در حالی که شهید مطهری و پلانتینگا کوشیدهاند تکامل داروینی را با هدایت و
هوشمندی موجودی برتر (خدا) همراه کنند. هر دو نیز بر ابتنا و استفاده نظریه تکامل
داروینی از اصول متافیزیکی (غیرعلمی و غیرزیستی) تاکید کردهاند. مولف در این مقاله
معتقد است تلاشهای این دو متفکر خداباور نیزء امکان سازگاری این دو مقوله را فراهم
نمیکند و لذا تنها راههای باقیمانده خداباوران در مواجهه با نظریه تکامل داروینی پیدا
کردن موارد نقض نظریه تکامل داروینی» یا کنار زدن آن است. در غیر این صورت نظریه
تکامل داروینی با ویژگی انتخاب طبیعی در ناسازگاری ذاتی با خداباوری قرار دارد.
خلاصه ماشینی:
٢. تأکيــد علامه طباطبايي بر واقع گرايي ديني (و به ويــژه واقع گرايي متون ديني ) به قدري مهم اســت که وي از يک ســو هم داســتان ازدواج فرزندان آدم و حوا را خلاف فطرت ندانسته (طباطبايي ، ١٣٧٤: ٢٣٠/٤)، و هم در نظريه علمي زيستي تکامل داروين ترديدهاي جدي وارد کرده اســت ؛ به نحوي که ادعا کرده است دليل قاطعي براي اثبات تماشاگه راز، پژوهش نامه انديشه هاي استاد مرتضي مطهري «فرضية تحول انواع » وجود ندارد؛ بلکه اين فرضيه فقط براي توجيه شــماري از مسائل است و از اين رو، نمي تواند به عنوان معارض اين ادعاي قرآن که انسان نوعي متمايز از ديگر انواع است ، اقامه شود (طباطبايي ، ١٣٧٤: ٣٩٠/١٦-٣٩١).
وي تقابل اصلي نظريه تکامل داروين را در مواجهه با برهان نظم و خداباوري مي داند، از آن رو که اگر انســان يا موجودات به صورت طبيعي و بر اساس قوانين صرف زيستي به وجود آمده باشند، انتساب نظم و خلقت به فاعل هوشمند و طراح منتفي خواهد شد، وگرنه هيچ کدام از عواملي چون تغيير انواع ، شرايط محيطي ، توارث ، يا اصل استعمال با فرض خداباوري ناســازگاري ندارد؛ چه اين اصول از نظر علمي درست باشد، و چه در سال سوم ، شماره دهم ، تابستان ٩٣ علوم طبيعي راجع به آن ترديد وجود داشــته باشد.
Science, Reli gion, and Naturalism, Oxford University Press.