چکیده:
شرکتهای دانشبنیان باید مدلهای کسبوکارشان را برای تطبیق راهبردهای نوآوری باز و افزایش عملکرد نوآورانه دوباره سازماندهی کنند ادبیات موضوعی درباره هماهنگی و همترازی مدل کسبوکار و راهبرد نوآوری باز درونگرا در طی دهه اخیر افزایش داشته اما در داخل کشور توجهی بدان نشده است چنانکه بهسختی میتوان به مقالهای فارسی در این باره دست یافت لذا این تحقیق در پی مطالعه همین موضوع برآمده است تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی از نظر نوع کیفی و با توجه نحوه گردآوری دادهها کتابخانهای و مبتنی بر منابع برخط خارجی است مقاله ضمن دستهبندی انواع راهبردهای نوآوری باز درونگرا تلاش میکند نشان دهد که چگونه اتخاذ انواع راهبردهای نوآوری باز درونگرا مدل کسبوکار شرکتهای دانشبنیان را با توجه به محتوا مجموعهای از فعالیتهای اصلی ساختار واحدهای سازمانی انجامدهنده فعالیتها و راههایی که این واحدها به هم مرتبط میشوند و نظارت بر تعاملات سازوکارهایی برای کنترل واحدهای سازمانی و ارتباط بین واحدها تحت تثیر قرار میدهد
خلاصه ماشینی:
مقاله ضمن دستهبندی انواع راهبردهای نوآوری باز درونگرا، تلاش میکند نشان دهد که چگونه اتخاذ انواع راهبردهای نوآوری باز درونگرا، مدل کسبوکار شرکتهای دانشبنیان را با توجه به محتوا (مجموعهای از فعالیتهای اصلی)، ساختار (واحدهای سازمانی انجامدهنده فعالیتها و راههایی که این واحدها به هم مرتبط میشوند)، و نظارت بر تعاملات (سازوکارهایی برای کنترل واحدهای سازمانی و ارتباط بین واحدها) تحت تأثیر قرار میدهد.
به بیان دیگر اگر مدل کسبوکار را بهعنوان محتوا<FootNote No="48" Text=" Content"/>، ساختار<FootNote No="49" Text=" Structure"/>، و نظارت<FootNote No="50" Text=" Governance"/> بر تعاملات درونسازمانی، برونسازمانی، و بین سازمانی برای ایجاد، ارائه و کسب ارزش تعریف کنیم که انتخابهای راهبردی سازمان را منعکس میکند، انتخاب راهبرد نوآوری باز مستلزم آن است که این روشهای ایجاد، ارائه و کسب ارزش مطابق با نوع راهبرد، بازنگری و باز سازماندهی شوند.
این چارچوب مفهومی نشان میدهد که چگونه اتخاذ انواع مختلف راهبردهای نوآوری باز، مدل کسبوکار شرکت را با توجه به محتوا (مجموعهای از فعالیتهای اصلی)، ساختار (واحدهای سازمانی انجامدهنده فعالیتها و راههایی که این واحدها به هم مرتبط میشوند)، و نظارت بر تعاملات (سازوکارهایی برای کنترل واحدهای سازمانی و ارتباط بین واحدها) تحت تأثیر قرار میدهد.
در مقابل، نوآوری باز برونگرا، بهرهبرداری خارجی از ایده، دانش، یا فناوری داخلی شرکت (جریان هدفمند برونریز<FootNote No="77" Text=" Outflow"/> دانش) و هدایت منابع داخلی برای هدف قرار دادن بازار جدید است.
نوآوری باز همچنین میتواند «ساختار» مدل کسبوکار شرکت را تحت تأثیر قرار دهد؛ بهطوریکه ادغام منابع دانش خارجی در فرایندهای نوآوری، ممکن است ارتباط بین واحدهای سازمانی شرکت و نقش آنها را تغییر دهد.