چکیده:
این پژوهش از دیدگاه زبانشناختی به این مسأله میپردازد که ترجمهی شعر چگونه ماهیت زبانیِ شعر عربی و مؤلفههای سازندهی آن را به زبان فارسی منتقل میکند؟ روش پژوهش تحلیلی- تطبیقی است. در بخش تحلیلی، ابتدا برمبنای نظریهی فرمالیسم ماهیت شعر و چهار مؤلفهی سازندهی آن (هنرسازهها، نظام، ریتم، و درونمایه) تبیین میشوند. سپس با مطالعهی نمونههایی از ترجمهی شعر از عربی به فارسی، چارچوبی زبانشناختی برای تحلیل این کنش طرح میشود. این تحلیل نشان میدهد ترجمه برای حفظ ماهیت شعر عربی در زبان فارسی، نقش شعریِ زبان را در زبان فارسی فعال میکند تا اثری تولید کند که از نظر نحوهی کاربست عناصر زبانی با اثر اصلی معادل باشد. این تعادل از طریق بازآفرینیِ چهار مؤلفهی سازندهی فرم شعر عربی در قالب فرم شعر فارسی حاصل میشود. در بخش تطبیقی، مطالعهی نمونههایی از قصیدهی لامیة العجم همراه با ترجمهی فارسی آن، چگونگیِ این بازآفرینی را عملا نشان میدهد.
خلاصه ماشینی:
این تحلیل نشان میدهد ترجمه برای حفظ ماهیت شعر عربی در زبان فارسی، نقش شعری زبان را در زبان فارسی فعال میکند تا اثری تولید کند که از نظر نحوة کاربست عناصر زبانی معادل اثر اصلی باشد.
1ـ1 بیان مسأله بر اساس آنچه گذشت، پژوهش حاضر، با نگاهی به نمونه اشعار ترجمهشده از عربی به فارسی، در پی پاسخ این پرسش است که کنش ترجمه چگونه ماهیت زبانی شعر را در گذر از زبان عربی به زبان فارسی حفظ میکند؟ و چگونه مؤلفههای سازندة شعر عربی را به زبان فارسی منتقل میکند؟ 1ـ2 پیشینة پژوهش گرچه مطالعات ترجمة شعر از دیرباز سابقه دارد در پیشینة این پژوهش باید بهویژه از دو دسته مطالعه یاد کرد: نخست مباحث نظری پیرامون حد امکان ترجمة شعر، همچون مقالات «ترجمه» از اکتاویو پاز، «در ترجمهناپذیری شعر» از محمدرضا شفیعی کدکنی، «حدود ترجمهپذیری شعر» از سالار منافی اناری، «روشهای ترجمة شعر: بازسازی صورت و محتوا» از جمشید عباسی و سالار منافی اناری، و «گفتار در ترجمهپذیری شعر» از بهرام مقدادی.
پس کنش ترجمه با خلق نظامی از هنرسازهها در قالبی ریتمیک برای ارائه درونمایهای مشخص، در زبان فارسی بیتی تولید کرده که بازآفرینی فرم یک بیت شعر عربی است.