چکیده:
بیش از شش دهه از عمر حاکمیت گفتمان توسعه در جهان گذشته است. در این مدت مفهوم توسعه با تحولات نظری و عملی همراه بوده است. ابتدا رشد اقتصادی محض مورد توجه بود و امکانات طبیعی و محیطزیست به عنوان ابزار تسهیلگر توسعه تلقی میشد. با گذشت زمان صاحبنظران توسعه دریافتند چه بسا، یک واحدسیاسی بتواند به توسعه دست یابد؛ اما به دلیل عدم توجه به جنبههای محیطزیستی، تداوم توسعه محل تردید جدی قرارگیرد. بدینترتیب، از دهه ۱۹۷۰، رویکردهای زیست محیطی به عنوان نقد دیدگاه رابطه بین محیط زیست و توسعه که در تئوریهای رشد و مدرنیزاسیون و همچنین رویکردهای نئولیبرالی غالب شده بود، ظهور کردند. با این نگاه بود که توسعه پایدار مبنای عمل قرار گرفت. توسعهای که علاوه بر رشد اقتصادی و توسعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، استفاده بهینه از منابع و امکانات طبیعی و همچنین عدالت بین نسلی نیز درآن مورد توجه میباشد. با رهیافت فوق، این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سوال است که اجرای برنامههای توسعه ملی چه تاثیری بر مشکلات محیطزیستی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه داشته است؟ برای دستیابی به این منظور، از روش توصیفی- تحلیلی و جمع آوری دادهها و اطلاعات موجود به شیوه کتابخانهای-اسنادی استفاده شده است. بررسی رابطه دیدگاههای حاکم بر توسعه در ایران و مشکلات محیطزیستی دریاچه ارومیه، این پژوهش را به این نتیجه رهنمون ساخت که ناپایداری محیط زیستی دریاچه ارومیه بطور عمده تحت تاثیر برنامههای توسعه ملی بوده است.
خلاصه ماشینی:
(رجوع شود به تصویر صفحه) مجموعه نمودار١- مقایسه تعداد، آب قابل تنظیم سالیانه ، و حجم مخزن سدهای در مرحله بهره برداری حوضه دریاچه ارومیه به تفکیک سال شروع Source: Extracted data from Management and Planning Organization (2001-2013), Ministry of planning and budget (1992-2002), Vice President of Strategic supervision and Planning (2014) Iran Water Resources Management Company (2015) نمودارهای فوق ، یک مقایسه کلی از وضعیت سدهای حوضه دریاچه ارومیه طی سـال هـای مختلـف پس از انقلاب به دست میدهد و نشان میدهد که در مورد سدهای در مرحله بهره برداری، بیشترین تعداد، مربوط به سال های ١٣٦١، ١٣٦٢، ١٣٧٣، ١٣٧٨، ١٣٨٠، ١٣٨٢، ١٣٨٣ میباشد.
(رجوع شود به تصویر صفحه) نمودار٥- تغییرات در سطح زیر کشت و حجم آب مصرفی در کشاورزی حوضه دریاچه ارومیه از سال ١٣٥٨ تا ١٣٩٠ Source: Department of Environment (DOE), 2010 علاوه بر افزایش سطح زیر کشت در بخش کشاورزی حوضه ، سایر عوامل مـوثر در توسـعه نـامتوازن این بخش در سطح حوضه عبارت اند از: تغییر الگوی کم مصرف آبی به الگوی پرمصرف (مثـل افـزایش سطح زیرکشت چغندر و سیب در سطح حوضه )، افزایش سطح زیر کشت بـاغی در سـطح حوضـه (در حال حاضر حدود ٣٠ درصد از اراضی آبی حوضه زیر کشت باغات میباشد)، و تولید بیش از نیاز برخی از محصولات در سطح حوضه و صادرات آن بـه خـارج از حوضـه (٢٠١٥, Urmia Lake Restoration program).