چکیده:
یکی از بنیادیترین زمینههای پژوهش، تصحیح متون ادبی است. با وجود آثار دست اول و درخور اعتماد از یک متن، پژوهشهای دیگر نیز پایة استواری خواهند داشت. یکی از متون ارزشمند ادبیات فارسی دیوان کبیر مولوی است که استاد فروزانفر حدود 50 سال پیش آن را تصحیح کرد و پس از آن هیچ تصحیح علمی ـ انتقادی و درخور اعتمادی از این اثر ارائه نشد؛ البته پژوهشگران همواره این تصحیح را نقد کردهاند و میکنند. باتوجهبه حجم دیوان کبیر و شیوة سرایش مولوی، اشعار بسیاری به دیوان او وارد شده است. در این پژوهش باتوجهبه مسائل نسخهشناسی و معرفی نسخههای استفادهشدة استاد فروزانفر، همچنین با بررسی سبک و زبان اشعار مولوی، شش غزل از دیوان کبیر نقد و بررسی میشود که در دیوان شاعران دیگر نیز وجود دارد. از این شش غزل، سه غزل در دیوان عطار یافت شد و غزلهای دیگر به سنایی و بوعلی سینا و رودکی نسبت داده شده است. در این مقاله درستی انتساب این اشعار به گویندگانشان ارزیابی میشود.
One of the most fundamental areas of literary research is the edition of
manuscripts and as long as first-hand works do not have a reliable text, other
studies have also no basis. One of the notable texts of Persian literature is
Mowlana’s Divan-e- Kabir. Fifty years ago, Froozanfar edited this precious
book and after him no one has presented a critical and reliable edition, but his
edition is criticized by many literary scholars. Considering the big volume of
the divan and Mowlana’s style of composition, fake Ghazals enter the Divan. In
this paper, we consider the attribution of six Ghazals of Mowlana. We found 3
of them in Attar's book and the other one was found in Sanayie's and Rudaki's
books. The last one is also attributed to Ibn Sina. We studied this poets in
manuscripts and we paid attention to the validity of manuscripts which has
these poems. In this research, the authenticity of the attribution of these poems
has been evaluated.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش باتوجهبه مسائل نسخهشناسی و معرفی نسخههای استفادهشدة استاد فروزانفر، همچنین با بررسی سبک و زبان اشعار مولوی، شش غزل از دیوان کبیر نقد و بررسی میشود که در دیوان شاعران دیگر نیز وجود دارد.
کلیدواژهها [English] Mowlana, Divan-e-Kabir؛ Attar؛ Sanayie؛ Ibn Sina؛ Rudaki اصل مقاله ـ مقدمه در این پژوهش غزلهایی از دیوان کبیر مولوی بررسی میشود که همه یا بیشتر ابیات آن در دیوان شاعری دیگر نیز دیده شده است.
در این پژوهش پس از معرفی کوتاه نسخههای استفادهشدة فروزانفر، شش غزل از دیوان کبیر بررسی میشود که در دیوان شاعران دیگر نیز آمده است.
برپایة فهرست توصیفی استاد فروزانفر ـ که در مقدمة جلد اول دیوان کبیر آمده ـ میتوان دریافت او نسخة «فذ» یعنی نسخة قونیه مورخ 770 را به سبب اینکه «کاملترین نسخ است و عدة اشعار آن از همه بیشتر، در اسنتساخ مبنای کار» (مولوی، 1363، مقدمة فروزانفر: یج) قرار داده است؛ بنابراین اساس کار حجیمترین نسخه است، نه معتبرترین آنها.
مصححان دیوان عطار دربارة آن گفتهاند: این نسخه با وجود متأخربودنش، به سبب کیفیت و برخورداری از مادرنسخة معتبر و درخور توجه، در تصحیح سودمند بوده است (همان: 16)؛ بنابراین این غزل نمیتواند سرودة مولوی باشد و در درستی انتساب آن به عطار تردیدی نیست.
این غزل در دیوان کبیر در نسخههای «فذ» و «چت» و «مق» آمده است و بیت تخلص این غزل در نسخة «مق» با خطی کاملا متفاوت از متن نوشته شده است.
حجم دیوان کبیر بسیار است و استاد فروزانفر نیز در تصحیح خود پرحجمترین نسخه را اساس قرار دادهاند؛ به همین سبب اشعاری به دیوان وارد شده است که سرودة مولوی نیست.