چکیده:
نخبگان علمی بنیانهای توسعهی جوامع هستند. پیامد کمتوجهی به آنان بحران ضریب هوشی و لطمه به فرآیند توسعه در ابعاد گوناگون است. هدف اصلی نوشتار حاضر نیز بررسی نگرش نخبگان علمی به آیندهی شغلی در ایران و تاثیر آن بر تمایل به مهاجرت است. روش تحقیق، پیمایش و جامعهی آماری شامل دانشجویان نخبه دانشگاه فردوسی مشهد بود. نمونهی تحقیق طبق روش نمونهگیری طبقهبندی شده با انتساب اپتیموم انتخاب شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهی محقق ساخت گردآوری و با نرمافزارهای SPSS و AMOS توصیف و تحلیل شدند. روایی و پایایی ابزار به ترتیب بنابر روایی صوری و ضریب آلفای کرونباخ (74/ 0) تعیین شدند. نتایج نشان داد که نگرش دانشجویان نخبه به آیندهی شغلی در ایران منفی است و شدت این نگرش در بین دانشجویان پسر بیشتر است. ابعاد نگرش به آیندهی شغلی (ارضاء نیازهای مادی، معنوی، روحی ـ روانی و تناسب شغل با رشتهی تحصیلی) و سابقهی مهاجرت تاثیر مستقیم و معناداری بر تمایل به مهاجرت دارند. بعد ارضای نیازهای مادی از طریق اثرگذاری بر دو بعد ارضای نیازهای معنوی و روحی ـ روانی نیز تاثیر غیر مستقیم و معناداری بر تمایل به مهاجرت دارد؛ حال آنکه جنسیت تاثیر معناداری بر تمایل به مهاجرت ندارد
The scientific elites are bases of development of societies. The results of less attention to them are coefficient of intelligence crisis and damage to development process in different aspects. Purpose of this paper is investigation of scientific elites’ attitude to future career in Iran and its effect on tendency to migration. Research method is survey and universe was elite students of ferdowsi university of Mashhad and research sample was selected with method of stratified sampling with optimum allocation. Data was collected with questionnaire and analyzed with Spss and Amos softwares. Validity and reliability of questionnaire is determined via face validity and coefficient of Cronbach’s alpha (0.74). The results show that elite students’ attitude to future career in Iran was negative and this attitude was more intense in men. Dimensions of attitude to future career (i.e., satisfying material, intellectual, spiritual needs and proportion of job with field) and experience of migration have direct and significant effect on tendency to migration. Dimension of satisfying material needs via affecting two dimension of satisfying intellectual, spiritual needs has indirect and significant effect on tendency to migration. While, gender doesn’t have any significant effect on it.
خلاصه ماشینی:
با این همه اغلب دغدغه ی اصلی دانشجویان نخبه ، آیندهی شغلی نامشخص یا نامناسبی است که انتظار آنها را میکشد (طالبی زیدی و رضایی، ١٣٨٨؛ جانمردی، ١٣٨٦؛ حاجی یوسفی و بهمرد، ١٣٨٥)؛ و وجود چنین شرایطی حاصل کم توجهی به تعامل بین مسئولان با نخبگان علمی، اقدامات و سیاست گذاریهای نامناسب و عدم احساس مسئولیت پذیری دولت ها در قبال نخبگان است که پیامد این بیتدبیری، بحران ضریب هوشی در کشور خواهد بود و این هشداری است برای بنیانهای توسعه ی کشور (شهرامنیا و اسکندری، ١٣٨٨).
هدف پژوهش حاضر نیز بررسی نگرش نخبگان علمی به آیندهی شغلی خود در ایران و تأثیر این نگرش بر تمایل به خروج از کشور است .
فرضیات پژوهش بر اساس مطالب فوق و با توجه به تعریف صورت گرفته از آیندهی شغلی در این پژوهش که در بخش تعاریف عملیاتی ذکر شده است ، تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم نیازهای مادی، معنوی، روحی ـ روانی و تناسب شغل با رشته ی تحصیلی را به عنوان شاخص های آیندهی شغلی و تأثیر جنسیت و سابقه ی مهاجرت (مثلا، بواسطه ی شرکت در المپیادهای بین المللی یا سپری کردن دورهای از زندگی در سایر کشورها و ...
) را به عنوان عوامل زمینه ای بر تمایل به مهاجرت مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت (نمودار ١) و بنابراین فرضیات ذیل مطمح نظر میباشند: ١- نگرش دانشجویان نخبه ی پسر به آیندهی شغلی خود در ایران کمتر از حد متوسط است .