چکیده:
برای درک بلاغت زبان فارسی و شناخت ظرفیتهای آن در بیان معنا، باید از مطالعه و تحلیل ساختهای نحوی آن شروع کرد. تنها از این طریق میتوان دانست که بیان یک مفهوم چگونه و با چه ساختهایی امکانپذیر است. حصر و قصر از جمله مفاهیمی است که ساختهای نحوی متنوعی در زبان فارسی دارد. همین تنوع ساختهای نحوی بیانگر ظرفیت بالای نحو زبان فارسی در القای اغراض بلاغی و ایجاد تطابق تام بین فرم و قالب زبانی با معنا و غرض مورد نظر است. به همین منظور، در این نوشتار سعی شدهاست با تکیه بر سخن سعدی، تمام امکانات و ظرفیتهای زبان فارسی در بیان حصر شناسایی و برای آنها تقسیمبندی مشخصی بهدست داده شود. حاصل این است که تمام امکانات بیان حصر در زبان فارسی به دو مقولۀ کلی تقسیم میشود: 1ـ فرایند فرازبانی یا زبرزنجیری که نشانۀ زبانی خاصی ندارد تا در زنجیرۀ عینی زبان بتواند نمودار شود. «تکیه» تنها ظرفیت این فرایند است. 2ـ عوامل و نشانههای عینی زبان. ساختهای نحوی «اسنادیشده»، «استثنا»، «جابهجایی اجزا» و «استفاده از قیدهای مخصوص حصر» زیرمجموعههای این مقوله هستند.
To understand the rhetoric of Persian language and to recognize its capacities in expressing meaning، its syntactic structures should be initially studied and analyzed. It is only possible in this way to know how a particular concept and in what structure it should be expressed. "Restriction and bound" is one of the concepts has various syntactic structures in the Persian language. This variety of syntactic structures expresses the high capacity of syntax in Persian language to induce rhetoric intentions and creating a perfect conforming between the form and the language format with the desired meaning and purpose. In this regard، it has been tried in this paper، relying on Sa'adi's words، to identify all the facilities and capacities of Persian language in expressing the restriction and to propose a distinct classification for them. The results show that all of the facilities express the restriction in Persian language can be divided into two general categories: 1) The metalinguistic process، which has no specific lingual sign to be appeared in the objective chain of language; "stress" is the only capacity of this process. 2) The objective factors and signs of language; syntactic structures such as "attributives"، "exceptions"، "displacement of components" and "use of special constraints" are subsets of this category
خلاصه ماشینی:
علاوه بر روش های چهارگانۀ فوق که زبان فارسی نیز نمونـه هـای مشـابه آن را دارد، ظرفیت ها و ساخت های زبانی دیگری نیز برای بیان حصر وجود دارد که در ایـن نوشـتار، سعی شده است برای ساخت ها و ظرفیت های زبـان فارسـی در بیـان حصـر، عنـوان هـای مشخص و جامعی گذاشته شود تا هر موردی کـه بیـانگر حصـر باشـد، بـه یکـی از ایـن عنوان ها تعلق بگیرد.
٢ـ١ـ بیان حصر با تکیه علامه همایی در بحث از شیوه های قصر در زبان فارسی، نخسـتین کسـی اسـت کـه بـه ظرفیت استفاده از تکیه و آهنگ تلفظ برای قصر و تخصیص واژٔە مورد نظر در جمله اشاره کرده است که بسیار حائز اهمیت است (ر.
در واقع ، ساخت «اسنادیشده » فرمول کلـی اسـت که زیرمجموعه های چندی را میتواند در بر گیرد که مورد اشارٔە استاد همـایی و دیگـران یکی از آن هاست ؛ زیرا عنوانی که برای نمونه هایی مانند بیت حافظ گذاشته اند، تنها بـرای مواردی صادق است که محصورعلیه ، ضمیر باشد، در حالی که این امکان وجود دارد که به جای ضمیر، اسم صریح نیز بیاید.
نمونه های ساخت استثنا را مـیتـوان بـه سـاخت هـای نحوی دیگر که همان معنای حصر را دارند و از نظر معنایی یکسان هستند، تبـدیل کـرد؛ برای مثال ، مورد بالا را میتوان با تغییراتی چند از ساخت استثنا خارج و به ساخت دیگری تبدیل کرد: «آن دم از اوقات زندگانی باحاصل است که یاری با همدمی برآرد» یا «حاصـل اوقات زندگانی آن دم است که یاری با همدمی برآرد».