چکیده:
پرسش پژوهش حاضر این بود که انعطاف ناپذیر دانستن نقش های جنسیتی چه رابطه ای با دفاع از تبعیض های جنسیتی دارد؟ هدف پژوهش حاضر آزمون این فرضیه بود که مردانی که نقشهای جنسیتی را انعطافناپذیر می دانند (نسبت به مردانی که این نقشها را انعطافپذیر میدانند)، از تبعیضهایی که در جامعه میان زنها و مردها وجود دارد بیشتر دفاع میکنند، اما چنین رابطهای میان انعطافناپذیر دانستن نقشهای جنسیتی و دفاع از تبعیضهای جنسیتی در زنان وجود ندارد. در یک طرح توصیفی-همبستگی از میان دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی-واحد بویینزهرا (3900=N) 122 نفر با روش تصادفی نمونهگیری شدند و به مقیاس انعطافپذیری ادراک شدۀ نقشهای جنسیتی و مقیاس دفاع از تبعیضهای جنسیتی پاسخ دادند. ضریبهای همبستگی پیرسون نشان داد که انعطافناپذیر دانستن نقشهای جنسیتی در مردان با دفاع از تبعیضهای جنسیتی رابطه دارد (001/0 p ). تبیین این الگوی یافتهها آن است که جامعۀ تبعیضآلود به مردان جایگاه بالاتری از زنان داده است.
خلاصه ماشینی:
هدف پژوهش حاضر آزمون این فرضیه است که مردانی که نقشهای جنسیتی را انعطافناپذیر میدانند (در مقایسه با مردانی که این نقشها را انعطافپذیر میدانند) از تبعیضهایی که در جامعه میان زنان و مردان وجود دارد بیشتر دفاع میکنند، اما چنین رابطهای میان انعطافناپذیردانستن نقشهای جنسیتی و دفاع از تبعیضهای جنسیتی در زنان وجود ندارد.
مردانی که نقشهای جنسیتی را انعطافناپذیر میدانند باور دارند که اگر نقشهای زنانه را بپذیرند، مردانگی آنها بهخطر میافتد یا زیر سؤال میرود و چون جامعۀ تبعیضآلود جایگاه بالاتری به مردان و مردبودن داده است چنین مردانی محکم به نقشهای مردانه میچسبند و از تبعیضهای جنسیتی علیه زنان دفاع میکنند.
درست است که زنانی هم که نقشهای جنسیتی را انعطافناپذیر میدانند باور دارند که اگر نقشهای مردانه را بپذیرند، زنانگی آنها بهخطر میافتد یا زیر سؤال میرود، اما چون جامعۀ تبعیضآلود جایگاه پایینتری به زنان و زنبودن داده است چنین زنانی به نقشهای زنانه نمیچسبند و از تبعیضهای جنسیتی علیه زنان دفاع نمیکنند.
در پژوهش حاضر به آزمون این فرضیه پرداختیم که در مردان انعطافناپذیردانستن نقشهای جنسیتی با دفاع از تبعیضهای جنسیتی رابطه دارد، اما در زنان چنین رابطهای وجود ندارد.
4. نتیجهگیری پژوهش حاضر نشان داد انعطافناپذیردانستن نقشهای جنسیتی در مردان با دفاع از تبعیضهای جنسیتی رابطه دارد (یعنی مردانی که نقشهای جنسیتی را انعطافناپذیر میدانند، بیشتر از مردانی که این نقشها را انعطافپذیر میدانند، از تبعیضهای جنسیتی دفاع میکنند)، اما چنین رابطهای در زنان وجود ندارد.
پژوهش حاضر این را هم نشان داد که میزان انعطافناپذیردانستن نقشهای جنسیتی و دفاع از تبعیضهای جنسیتی در مردان بیشتر از زنان است.