چکیده:
پرورش روح و روان انسان و تربیت جامعه دینی بر اساس نهادینه کردن آموزههای قرآنی، پیوندی ناگسستنی با تاروپود باور به قیامت دارد. یکی از ویژگیهای مهم قیامت که علمش نزد پروردگار محفوظ مانده است و پنهان بودنش برای تربیت نفوس بشری، معنا مییابد، زمان وقوع آن است که با پایان حیات این جهانی رقم میخورد. از منظر قرآن کریم آثاری که بر مخفی بودن زمان قیامت مترتب میشود، از یکسو فرد را با آزادی در اعمال، مسئولیتپذیر میکند و با خوف و رجا، نگرشی امیدبخش فرا روی او قرار میدهد و از او تلاشگری صادق و پارسا میسازد و از غفلت، ترس، اضطراب و دنیاطلبی رهایی میبخشد؛ از سوی دیگر، جامعهی بشری را به سوی اطاعتپذیری، تکلیفمداری، اخلاقمحوری و انتظار و آمادگی دائمی جهت حضور در محضر الهی رهنمون میکند و سرانجام طیف گستردهی دشمنان دین الهی را ناامید و منفعل میسازد. در این مقاله درصدد تبیین مهمترین ثمرات تربیتی اختفای زمان قیامت از منظر آیات قرآن با استفاده از دیدگاه مفسرین هستیم.
Growing spirit and mind of human beings and educating the religious society based on inculcating holy Quran's preaches an inseparable tie with the belief to resurrection. One of the important qualities of resurrection that doing it is preserved by the God and it being hidden finds meaning for educating human beings. Its date is determined by the end of the world. From Holy Quran view the symptom that causes the resurrection to be hidden .on the one hand it makes a person responsible for freedom in work and set promising view with fear and hope and makes him an honest hard worker and set free from carelessness- fear- agitation- and secularism. On the other hand, it leads human beings to attend human society to divine presence with compliance- being responsible- ethical- expectation- permanent readiness. Finally, it makes a wide range of enemies of Gods religion passive and desperate. In this essay, we are going to explain the most important educational benefits of concealment of the time of resurrection from the prospective of Quran verses by using the interpreters view.
خلاصه ماشینی:
"در پایان آیه، خداوند میفرماید: «و لکن أکثر الناس لا یعلمون» که اشاره دارد به اینکه اکثر مردم معنای «إنما علمها عند ربی» را نمیفهمند؛ چه ایشان به خاطر انس ذهنی که با محسوسات دارند، هر چیزی را که بشنوند، با محسوسات مقایسه میکنند و آن را به حکم محسوسات، محکوم میسازند و خیال میکنند هر چیزی را که تا اندازهای برایشان توصیف کردند، میتوانند بفهمند و به آن، احاطهی علمی پیدا کنند و اگر در این میان، مطلبی از ایشان پنهان داشتند، صرفا خواستهاند کتمان کنند؛ وگرنه اگر کتمان نمیکردند، ایشان آن را عینا مانند سایر امور محسوسه میفهمیدند و یا تصورشان بر این بود که پیامبر برخلاف آنان، بر تمام علوم غیبی ازجمله زمان قیامت، آگاهی مطلق دارد؛ ولیکن قیاسشان باطل و امر بر ایشان مشتبه است؛ زیرا جز خدای سبحان، کسی علم پارهای از مغیبات و نیز مسئلهی زمان قیامت را ندارد (طوسی، بیتا، ج5، ص48).
عدهای از مفسرین در مقام تعلیل اعمال اختیاری در آیهی 15 سوره طه «إن الساعة آتیة أکاد أخفیها لتجزی کل نفس بما تسعی»، معتقدند آیه درصدد بیان این نکته است که هر آگاهی و دانستنی مفید نیست و به تعبیر دیگر علم ذاتا مفید نیست، بلکه بستگی به نتایج و آثار مترتب بر آن دارد؛ و در اینجا ندانستن زمان وقوع قیامت دارای حکمت و لطفی روحی و روانی است که انسان را از گرفتار شدن به اضطراب و ترس ناشی از علم به زمان قیامت و مرگ دور میسازد و از این جهت، برای او آزادی عمل فراهم میکند تا آنچه را که خود با کمال آرامش انتخاب کرده است، انجام دهد و پاداش و کیفر مردم نیز بر اساس واقعیات و به اندازهی تلاش و کوشش آنان خواهد بود (حوی، 1424، ج7، ص3354)."