چکیده:
در این نوشتار ضمن اینکه مفاهیمی مانند جبر و اختیار، قضا و قدر، گناه نخستین و
لطف (فیض) در اصطلاح وکاربرد مسیحی آن و... مورد مطالعه قرار گرفته است، دیدگاه
آگوستین قدیس در موضوع جبر و اختیار که مورد اختلاف با دیگر کشیش معاصرش،
پلاگیوس بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. ما این دیدگاه ها را با ترجمه نامه های
آگوستین علیه پلاگیوس و پیروان او به دست آوردیم. در ادامه مباحث، تفکرات ابوالحسن
اشعری درجبر واختیار و تفسیرنظریه کسب توسط وی نگاشته شده است. همچنین دیدگاه
مخالفین او یعنی فرقه معتزله و تطبیق دیدگاه های این دو فرقه درکلام اسلامی با دیدگاه
آگوستین وپلاگیوسدر جبر و اختیار نیز مطرح گردیده است. آگوستین با استفاده از نظریه
فیض راه برون رفت از باطلاق جبرگرایی را در کلام مسیحیت کاتولیک گشوده است،
همان شیوه ای که ابوالحسن اشعری باتکمیل وتدوین نظریه کسب پیموده تا از اتهام
جبرگرایی مصون بماند، هرچند منتقدین ایشان بر این باورند که این نظریه ها نتوانسته این
دو متکلم نامور را از اتهام جبرگرایی برهاند. دراین مقاله علاوه بر طرح مباحث فوق الذکر
به سایر وجوه اشترک یا افتراق این دو اندیشمند موثر در کلام مسیحی واسلامی به شیوه
توصیفی تحلیلی و ابزار کتابخانهای پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"پلاگیوس حداکثر تأثیر بر ارادهٔ آزاد انسان بر انجام گناه را وسوسههای شیطان میداند:" ما میگوییم انسانها آفریدهٔ خداوند هستند و هیچ کس بدون اختیار خود و به قدرت خداوند مجبور به انجام نیکی و یا گناه نیست، بلکه فرد با ارادهٔ خودش به نیکی یا بدی دست می زند، همچنین این که در انجام نیکی، همواره فیض الهی فرد را یاری میدهد اما هنگام ارتکاب به گناه، فرد توسط وسوسههای شیطان تحریک میشود (Schaff,1998,1:654).
از سوی دیگر پلاگیوس معتقد به اختیار مطلق بود و روح مسئولیت شخصی را تبلیغ میکرد، او خواسته یا ناخواسته اندیشههای کاتولیکی در مورد نزول عیسی مسیح فرزند خدا و متجسد شدن او و قربانی شدنش در مسیر نجات را به چالش میکشید، اگر انسان با اختیار خود و بدون نیاز به لطف الهی بتواند نجات پیدا کند و رستگار شود دیگر چه نیازی به تحقق لطف الهی از طریق حضور فیض عیسی مسیح در زمین و در میان مردم میباشد و فلسفه قربانی شدن عیسی مسیح و ریخته شدن خون او چه انجامی خواهد داشت؟ این سؤالات در پی انتشار عقاید پلاگیوسی پاسخ هائی را میطلبید و میتوانست تمام اندیشه و اعتقاد مسیحیت در این زمینه را دچار مخاطره کند.
دومین دلیلی که آگوستین از متن کتاب مقدس ارائه میدهد، این است که انسانها بایستی فرزندان خدا شوند تا آزاد شوند و اگر بگویند که در قدرت بر فرزند خدا بودن مساعدت شده است، برای اینکه شایسته دریافت چنین قدرتی باشند، لازم است در ابتدا،به واسطه اختیار و نه با کمک فیض او را دریافت کرده باشند (schaff 1998,645)، لذا هرکس با اختیار خود عیسی مسیح را دریافت کند، شایستگی فرزندی خداوند را خواهد داشت و هرکس فرزند خدا شود، از فیض مسیح بهرهمند میگردد و آن کس که از فیض مسیح بهرهمند شود موفق به عمل صالح میگردد و چنین مردی رستگار و آزاد خواهد بود."