چکیده:
در بررسی روایات دلالت کننده بر منع تفکر در ذات باری
تعالی میبینیم که معصومین علیهم السلام در بیانات مختلف
خود مسلمانان را از تفکر در ذات حضرت حق منع میکنند تا
مسلمانان در زمره تباه شدگان نباشند . از طرفی میبینیم
دربسیاری از روایات اسلامی به مطالعه درباره ذات پاک
خداوند متعال و اینکه از خود او باید به او رسید تاکید
شده است و آیات بسیاری از قرآن کریم بر این مطلب صحه
گذشته و آن را تاکید میکند . از طرف دیگر به اصل
توحید بر اساس معارف دینی و عقلی تنها از طریق
تفکر می توان رسید.این تامل بر آن است تا تعارض
ظاهری بین روایات نهی از تفکر در ذات الهی را با
روایاتی که دلالت دارند بر اینکه باید از خود
خداوند به او رسید ، توضیح داده و مرتفع
نماید.مهمترین پرسشی که در این مبحث مطرح می شود
این است که آیا می شود در ذات خداوند متعال تفکر
نمود ؟ در این مجال می کوشیم با بهره گیری از منابع
روایی و تتبع در شروح دانشمندان ، ضمن تبیین مقصود برداشت، صحیحی از این مقارنه را ارایه
دهیم.
خلاصه ماشینی:
"بررسی دیدگاه ملامحسن فیض کاشانی در کتاب الوافی محقق کاشانی (کاشانی،فیض،الوافی،4/383) دیدگاه خود را در خصوص نفی تفکر در ذات خداوند متعال اینگونه بیان مینماید : "لیس المراد بالتفکر فی الله التفکر فی ذات الله سبحانه فانه ممنوع منه لأنه یورث الحیره و الدهش و اضطراب العقل کمامر فی ابواب التوحید بل المراد منه النظر الی افعاله و عجائب صنعه و بدائع امره فی خلقه فانها تدل علی جلاله و کبریائه و تقدسه و تعالیه و تدل علی کمال علمه و حکمته و علی نفاذ مشیئته و قدرته و احاطته بالأشیاء و معیته لها و هذا تفکر اولی الألباب قال الله عزوجل ان فی خلق السماوات و الأرض و اختلاف اللیل و النهار لآیات لأولی الألباب الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السماوات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک فقنا عذاب النار و قال سبحانه و من آیاته 20:30 فی مواضع کثیره فتلک الأیات هی مجاری التفکر فی الله و فی قدرته لأولی العلم لا ذاته سبحانه " نقل به مضمون سخن ملامحسن فیض کاشانی در این باب چنین است که مراد از تفکر در خدا تفکر در ذات خدای سبحان نیست ."