چکیده:
ازجمله سلاحهایی که در عصر جدید با پیشرفت دانش فیزیک در عرصة نظامی؛
امنینی و سیاسی حصور یافت. سلاح هستهای است که مخاطرهآمیزترین آلت
جنگی برای حیات بشر و سایر موجودات دارای حیات و تمامی اجزای محیط
زیست است. ممنوعیت استفاده از این سلاح در جنگ، با تحقق دو محل
اجماع فقهای امامی است: نخست آنکه استفاده از آن بهصورت ابتدایی و بدون
آنکه دشمن از این سلاح استفاده کند صورت پذپرد؛ شرط دوم اینکه در شرایط
غیراضطراری که عدم شکست یا پیروزی یا محافظت از اساس اسلام متوقف بر
استفاده از این سلاح نیست و با سلاح متعارف نیز میتوان به این اهداف وصول
یافت. ارادة بهکارگیری آن وحود داشته باشد. بحشی که باقی میماند و محل نزاع
فقهای مذاهب گوناگون اسلامی است. استفاده از این سلاح در شرایط مقابلهبه مثل
و همچنین. در شرایط است. مقاله پیش رو عهدهدار پاسخگویی به پرسش
خودساخته. از این سلاح استفاده میکند. آیا حق استفاده از ایس سلاح علیه
دشمن» با عنوان مقابلهبهمثل وحود دارد؟
پاسخگویی به این مسئله میتواند از سه منظر صورت گیرد: حقوق بینالملل، مبانی اخلاقی و حقوق اسلام. مقاله حاضر، این مسئله را با رویکرد سوم و از منظر
حقوق اسلام و با محوریت فقه شیعه بررسی و کنکاش میکند. عموم و اطلاق
ظاهری پارهای از ادلة نقلی، بهویژه ادلة قرآنی، دلیل معتقدان به جواز استفاده
از این سلاح در شرایط مقابلهبهمثل است. اما با تبیین صحیح این دلایل و جمع
ادله و کیفیت فهم و استفادة فقها از این ادله این ظهور ابتدایی با اشکال جدی
مواجه شده و درنهایت. ما را به نتیجهای دیگر رهنمون میکند. در مسیر تلاش برای
تحصیل مراد جدی مقتّن احکام شریعت، نقش تفسیری و نظارتی نصوص بیانگر
، مقاصد شریعت، و ((مذاق شارع))، بر نصوص بیانگر احکام و مقررات تشریعی
بهوضوح روشن میشود.
خلاصه ماشینی:
"برای مثال، در آرای محققان، قلمرو جواز مقابلهبهمثل با این عبارات محدود شده است که مقابلهبهمثل تنها در فعلی که نامشروع نباشد جایز است (شیخی زاده داماد، 1419: ج2، ص 489)؛ فعلی که شارع از آن نهی نکرده باشد (محمد نظمی، 1422: ص 85)؛ فعلی که حرمت ذاتی نداشته باشد (خلف، 1428: ص 47)؛ فعلی که فینفسه حرام نباشد (مکارم، 1426: ص223؛ ابن قیم، 1397: ج1، ص 329)؛ فعلی که از جنس حرام نباشد (امام خمینی، 1421: ج1، ص480؛ خلف، 1428: ص 41)؛ فعلی که اصل آن حرام نباشد (صادقی تهرانی، 1419: ج1، ص 30)؛ فعلی که بهگونهای مطلق حرام نشده باشد (مرتضی عاملی، 1409: صص 45-44)؛ فعلی که حاوی معصیت خداوند نباشد (غزالی، 1945: ج3، ص 279؛ زحیلی، 1430: ج2، ص 555)؛ فعلی که قبح ذاتی نداشته باشد (مکارم، 1426: ص 223)؛ فعلی که حقی از حقوق الهی را مخدوش نکند (مکارم، 1426: ص 223؛ ابن تیمیه، 1969: ص 206)؛ فعلی که غیراخلاقی نباشد (آیتی، 1386: صص 63-73) و فعلی که مبغوضیت ذاتی و حقیقی نداشته باشد (مرتضی عاملی، 1409: صص 45-44).
تلخیص اسناد پشتیبان نظریة حرمت استفاده از سلاح هستهای بهعنوان مقابلهبهمثل از این قرار است: قاعدة وزر، خروج تخصصی غیرنظامیان و غیرمتجاوزان از آیات دال بر جواز مقابلهبهمثل، اجمال در آیة اعتدابهمثل و اثبات اصل جواز مقابلهبهمثل در این آیه در مقام دفع توهم حظر، اطلاق در ادلة ممنوعیت فساد، قبح عقلی ظلم و فساد، عدم موضوعیتبخشی به مقابلهبهمثل و طریقیت محض آن در راه اهداف جهاد و تضاد سلاح هستهای با این اهداف، خروج از مرزهای عدالت، تقوا، انسانیت و فضیلت، زمینهسازی برای نفرت از اسلام و سلب هدایت از بندگان براثر یکسانپنداشتن حکومت اسلامی و حکومت طاغوتی در انجام اعمال غیراخلاقی و ضدانسانی، حرمت و مبغوضیت ذاتی و نفسی سلاح هستهای، غیرمتعارفبودن و شکنجهآوربودن سلاح هستهای."