چکیده:
هدف: تعامل بین فرهنگی یکی از جنبه های رهبری اثربخش در محیطهای چندفرهنگی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش فرهنگی و رهبری تحول آفرین است.
روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری، کارکنان دانشکده های علوم رفتاری دانشگاه تهران به تعداد 267 نفر است که از طریق فرمول کوکران و نمونه گیری طبقه ای نسبی، 144 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران(2003) با ضریب آلفای 83/ 0 و رهبری تحول آفرین باس و آویولو(1985) با ضریب آلفای 98/ 0 استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمونهای آماری تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه و رگرسیون استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد هوش فرهنگی و مولفه های چهارگانه آن با رهبری تحولی رابطه مثبت و معنادار داشتند. ضریب رگرسیون نشان داد تنها مولفه انگیزشی هوش فرهنگی قادر به پیش بینی رهبری تحولی بود.
نتیجه گیری: برخورداری از هوش فرهنگی به کارکنان دانشگاهی این فرصت را می دهد که به جای قضاوت درباره خوب یا بد بودن فرهنگها، آمادگی پذیرش و درک آنها را داشته باشند و در استفاده از رهبری تحولی، به آنها و رهبران دانشگاهی کمک قابل توجهی می کند.
Objectives: Cross-cultural interaction is one of the effective leadership aspects in multi-cultural environments. This study investigates the relationship between cultural intelligence and transformational leadership.
Method: The research is descriptive and correlation. The statistical population consists of 267 employees of behavioral science faculties of Tehran University and through Cochran formula and partial stratified sampling، 144 subjects were selected. In order to collect the data، Cultural Intelligence Scaleby And etc (2003)with Cronbach’s alpha of .83 and transformational leadership by Bass & Oliva (1985) with Cronbach’salpha of .98 were used. To analyze the data،one-sample t-test،Pearson correlation، one-way ANOVA and regression were used.
Results: The results show that there is a positive and significant relationship between cultural intelligence and its four factors and transformational leadership. Regression coefficient showed that only motivational factor of cultural intelligence was able to predict transformational leadership.
Conclusion: Having cultural intelligence provides this opportunity to employees to have the ability to accept and understand these cultures rather than judging about good or bad of cultures and helps them and deans significantly in applying transformational leadership
خلاصه ماشینی:
"(سیدنقوی و میری، 1390) Cultural Intelligence Earely & Ang Stokes رهبری تحولآفرین، بخشی از پارادایم جدید رهبری و بیانگر فرایندی است که افراد را متحول میکند.
Yee NG & et al Manning Kim & Van Dyne (رجوع شود به تصویر صفحه) مرکز هوش فرهنگی، یک الگوی چهار بعدی برای سنجش هوش فرهنگی معرفی کرده که مهمترین چارچوب مفهومی هوش فرهنگی نیز محسوب میشود؛ ابعاد این الگو به شرح ذیل است: هوش فرهنگی شناختی: بیانگر درک فرد از شباهتها و تفاوتهای فرهنگی است و دانش عمومی و نقشههای ذهنی و شناختی فرد از فرهنگهای دیگر را نشان میدهد(آنگ و همکاران، 2007).
(سیدنقوی و میری، 1390) Chin & Gaynier Balogh et al James McGregor Burns McKnight Jean Brown Onorato ج) پیشینۀ پژوهش پژوهشی با عنوان «سنجش میزان هوش فرهنگی مدیران فدراسیونهای منتخب در کشور و بررسی رابطۀ آن با سبک رهبری تحولآفرین» توسط رحیمی، کشتیدار و خوشبختی(1391) انجام شده است.
و) بحث و نتیجهگیری این پژوهش با هدف بررسی رابطۀ بین هوش فرهنگی و رهبری تحولآفرین در میان کارکنان دانشکدههای علوم رفتاری دانشگاه تهران انجام شد.
نتایج این پژوهش میتواند در یاری رساندن به رهبران دانشگاهی وکارکنان دانشگاهها در هر سطحی مفید باشد و رهبران را از این امر آگاه سازد که برخورداری کارکنان از هوش فرهنگی مناسب، نه تنها در تعاملات آنها با دانشجویان و افراد مختلف تأثیر مثبت بر جای میگذارد، بلکه در به کارگیری سبک رهبری تحولی نیز آنها(رهبران) را یاری میرساند."