چکیده:
هدف: بازپژوهی چیستی و نشان دادن برایندهای فطرت در علوم انسانی، به عنوان یکی از پیش فرضهای انسان شناختی مهم در اندیشه اسلامی، از اهداف نوشتار حاضر بوده است.
روش: پژوهش پیش رو در گردآوری اطلاعات، از روش کتابخانه ای و در استنتاج دیدگاه، از روش توصیفی تحلیلی و در کارکردها و برایندها، از روش اجتهادی بهره برده است.
یافته ها: نوشتار حاضر ضمن تبیین جامع فطرت و امور فطری از نگاه علامه طباطبائی، برایند این مبنا را در سه حوزه معرفت شناختی، غایت شناختی و روش شناختی نشان داده است.
نتیجه گیری: بر اساس دیدگاه علامه طباطبائی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که از ساختمان ویژه و جنبه ثابتی برخوردار است که دین الهی با آن هماهنگ و بر اساس آن نازل شده است. علامه اگرچه به بخشی از امور فطری تصریح نکرده است، اما می توان امور فطری را به گونه ای جامع در سه حوزه بینش، گرایش و توانش دسته بندی و دیدگاه وی را در این باره بررسی کرد. بر اساس چنین نگاهی، فطرت می تواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای سنجش آن و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید(حیث معرفت شناختی)؛ تکامل فطرت تنها یا مهم ترین غایت علوم انسانی اسلامی معرفی شود (حیث غایت شناختی) و همراهی نقل در کنار عقل و تجربه را برای شناخت انسان، ایجاب کند(حیث روش شناختی).
Objectives: The problem of Fitrah is one of the important anthropological presuppositions in islamic thought. The goal of this article is to research the quiddity of Fitrah and representing its resultants in humanities.
Method: In gathering information the article uses library based method، and in inferring the views benefits the analytical-descriptive method، and in functions and resultants it uses method of Ijtihad.
Results: Explaining Fitrah and its instances from the view of Allameh Tabataba'i، this article represents resultants of this base in three scopes of epistemology، teleology، and methodology.
Conclusion: According to Allameh Tabataba'i's view، human is a being that have innate nature، it means that human possesses special structure and a constant aspect that divine religion is harmonious with it and revealed according to it. Although Allameh did not explicitly mention some instances of innate nature but we can comprehensively categorize instances of innate disposition into three categories of concept، attitude and capacity and then we can examine the views of Allameh on these categories. Accordingly، Fitrah can be considered as a source for knowledge and a criterion for evaluation and the only solution for the challenge of relativism in descriptive and normative sciences (epistemological aspect); the perfection of Fitrah introduces as the only or the most important goal of Islamic Humanities (teleological aspect); and it requires the companionship of the traditional texts and narrations beside reason and experience for the knowledge of human (methodological aspect).
خلاصه ماشینی:
ک: طباطبائی، 1417، ج 1: 45-44؛ یثربی، 1383: 216) علامه با ذکر روایتی از امام باقر(ع) در تفسیر آیة فطرت: «فطرت الله التی فطر الناس علیها» که فرمودند: «هو لا إله إلا الله محمد رسول الله- علی أمیرالمؤمنین ولی الله إلی هاهنا التوحید»(قمی، 1404، ج 2: 155)، دربارة معنای آن میگویند: هر انسانی بر اعتراف به خدا و به اینکه شریک ندارد، مفطور است؛ زیرا با وجدان خود درمییابد که به اسبابی احتیاج دارد که آن اسباب نیز سبب میخواهند و این همان توحید است و نیز مفطور به اعتراف بر نبوت نیز هست؛ زیرا به وجدان خود احساس میکند که ناقص است و این نقص او را نیازمند به دینی کرده که تکمیلش کند و این همان نبوت است و نیز مفطور به ولایت و اعتراف به آن نیز میباشد؛ زیرا به وجدان خود در مییابد که اگر بخواهد عمل خود را بر طبق دین تنظیم کند، جز در سایة سرپرستی و ولایت خدا نمیتواند و فاتح این ولایت در اسلام همان علی بن ابیطالب(ع) است.
اگر چه دیدگاههایی در تقابل با دیدگاههای مزبور ارائه شده است، مانند دیدگاهی که وجود مبانی ارزشی عام مثل انسانیت طبیعی را مفروض گرفته و آن را مبتنی بر عقیده به وحدت سرشت انسانی دانسته است(تریگ، 1384: 168)، یا دیدگاه هابرماس که تلاش کرده است با به کارگیری هنجار به جای ارزش، برای اشاره به اندیشهها، انتظارات و قواعد مشترک میان عاملان اجتماعی، بر این مشکل فائق آید(بومان،<FootNote No="51" Text=" Bohman"/> 1994: 190؛ بستان، 1390، ج 2: 60-59)، اما به نظر میرسد تنها راه نجات از نسبیت ارزشی، مفروض گرفتن ارزشهای فطری مورد تأکید ادیان الهی است.