چکیده:
از دیرباز یکی از قرائن اعتبار روایات، وجود روایت در منابع معتبر بوده است. لذا محدثان همواره میکوشیدند روایات را از منابع موثق، استخراج و نقل کنند. اشعثیات یا جعفریات، کتابی رواییفقهی است و اکثر قریب به اتفاق روایات آن با واسطه اسماعیل بن موسی علیه السّلام از امام کاظم علیه السّلام علیه السّلام و از اجداد گرامیشان نقل شده است. گروهی معتقدند انتساب کتاب حاضر به اسماعیل قابل دفاع نیست و نباید در استنباطهای شرعی استفاده شود. این مقاله ادله آنان را داوری میکند و نشان خواهد داد که علاوه بر آنکه اشعثیات سند معتبر دارد و در طول قرون متمادی محدثان بزرگ شیعی آن را نقل و از آن استفاده کردهاند، اشکالاتی مانند جدیدبودن خط کتاب و نقل آن به دست راویان عامیمذهب، موجب بیاعتباری کتاب نخواهد شد.
One proof of the authenticity of narrations lies in their being narrated in valid sources. Therefore, the narrators always tried to extract narrations from reliable sources. The book of Ash’athiat or Ja'fariyat is a fiqhi narrative book based, and almost majority of the narrations contained in it are narrated from Imam Kazim (A), with the help of Ishmael ibn Musa, who have narrated them from their ancestors. Some believe that ascribing the book to Ismail ibn Musa (A) can not be defended and, therefore, it may not be taken as a credible religious source. This study examines the arguments in the field; as explained in the paper, the arguments fail to prove Ash'asiat as not being valid.
خلاصه ماشینی:
این کتاب را از آن جهت که راویاش محمد بن محمد بن اشعث است اشعثیات مینامند و چون اکثر روایات آن را امام کاظم7 از امام صادق7 و ایشان از اجدادشان تا حضرت علی7 روایت میکنند، به جعفریات، موسویات و علویات معروف شده و از همین جهت، گاه به آن روایة الابناء عن الآباء نیز گفته میشود (تهرانی، 1403: 11/158).
زیرا سند این کتاب به اسماعیل بن موسی بن جعفر میرسد که پسرش موسی نیز از او نقل کرده و دربارهٔ اسماعیل و موسی و راوی از وی (ابناشعث) توثیقی به ما نرسیده است (همان: 1/25).
جالب توجه است که بدانیم خویی که سندِ اشعثیات را به دلیل وجود موسی بن اسماعیل مجهول و ضعیف میداند، در کتاب رجالی خویش مینویسد: کتابی که نجاشی و شیخ در شرح حال موسی بن اسماعیل بن موسی7 از آن یاد میکنند که او از آبای خود این کتاب را نقل کرده و شامل کتاب الصلاة و غیره میشود، معتبر است، اما با آنچه در دست ما است تطابق ندارد (خویی، بیتا د: 1/226-227).
افراد دیگری همچون ابوالجریش، احمد بن عیسی الکلابی (صدوق، بیتا الف: 28؛ همو، 1417: 327؛ همو، 1410: 325)، احمد بن سعید کوفی (همان: 389)، عبدالله بن حمید (حر عاملی، 1380: 587) نیز از او نقل روایت کردهاند و تمامی روایات منقول از ابوالجریش از موسی، در اشعثیات موجود است.
مجلسی نیز در ضمن معرفی منابع خود در گردآوری بحار الانوار، از کتاب نوادر یاد میکند و مینویسد اکثر روایات این کتاب از اشعثیات نقل شده است.