چکیده:
این مقاله با روشی تحلیلی به مسئله معنای زندگی در فلسفه ابن سینا توجه کرده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که دیدگاه ابن سینا در معنای زندگی نظریه ای فرا طبیعت گرایانه است. ارکان این نظریه اعتقاد به وجود خداوند و زندگی پس از مرگ است. بنابر این رویکرد، معنای معنای زندگی، از سنخ هدف است و مراد از آن، هدف انسان از زندگی خویش است به گونه ای که در راستای هدف خداوند از خلقت انسان باشد. زندگی هر انسان هنگامی معنادار خواهد بود که انسان تلاش مستمر و صادقانه ای داشته باشد تا مایه تقرب و تشبه هر چه بیشتر او به حقیقت یگانه ای باشد که در راس تمام هستی است. رسیدن به زندگی معنادار مستلزم تعیین هدف یا اهداف عالی و اساسی در زندگی، تلاش مستمر جهت کسب معرفت، عشق، اخلاق و در نهایت رسیدن به موفقیت بزرگ یا جاودانگی است. سعادت، لذت و خیر سه مفهوم مورد نیاز در بازسازی دیدگاه ابن سینا به شمار می آیند.
خلاصه ماشینی:
"(ابنسینا، 1375 الف: 1 / 372؛ 1363: 98) اگر انسان در مقام نظر نمیتواند به کنه خداوند شناخت یابد و این مسئله بهدلیل نامتناهی بودن خداوند است، در مقام عمل نیز او نمیتواند صفات کمالی خداوند را آنگونه که درباره ذات پروردگار صادق باشد، در نفس خود به ظهور برساند؛ بنابراین همانگونه که در مقام نظر، تقرب به حقیقت مطلق برای انسان میسر است، در مقام عمل نیز تشبه به خداوند برای انسان میسر خواهد بود.
طبق این تعبیر، عشق او به ذات کامل خویش، شدیدترین عشقها است و همه موجودات نیز عاشق وجود و کمالات او و مشتاق وجود خیر مطلق او بنابر عشق غریزی خود هستند؛ زیرا وجود متعالی او خیر محض است و سبب حصول خیر میشود و او معشوق حقیقی موجودات است؛ (ابنسینا، 1360: 122؛ 1375 الف: 1 / 434) اما این نیرو صرفا در انسان به دلیل عقل و اختیار او، جنبه عقلانی و انسانی دارد و کششی غریزی و طبعی نیست.
از آنجا که بنابر نظر شیخ، هستی دارای مراتب مختلف و متفاوت است، معقول خواهد بود اگر بگوییم آگاهی به هستی نیز دارای مراتب متفاوت است و با تسری این مطلب به بحث معنای زندگی میتوان گفت معنای زندگی برای هر فرد با توجه به میزان معرفت او از پروردگار و متخلق شدن به فضایل عقلی و خلقی و درک لذت وجود و استکمال وجودی خویش و هریک از مراتب هستی، متفاوت از دیگری است."