چکیده:
باغ، فارغ از شکل معمارانه آن، یکی از مفاهیم کلیدی در تاریخ هنر ایران از دوران باستان تا عصر اسلامی به شمار میآید؛ بهگونهای که در شکلدهی به فرم، مضمون، موضوع و محتوای بسیاری از آثار هنری در هنرهای مختلف، از جمله معماری این سرزمین، نقشی محوری و تعیینکننده داشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی این مفهوم و جنبههای تعیینکننده آن در هنر و فرهنگ دوره صفوی است. مسئله این است که باغ در جایگاه مفهوم فکری و معرفتشناختی چه نقشی در شکلگیری بسیاری از جریانها و آثار هنری دوره صفوی و بهویژه فرش داشته است؟ این تحقیق بر اساس ماهیت و روش از نوع پژوهشهای تاریخی ـ توصیفی ـ تحلیلی به شمار میآید و از روش کتابخانهای برای گردآوری دادهها بهره برده است. همچنین برای تحلیل دادهها و رسیدن به پاسخ مسئله در این تحقیق از نظریه گفتمان میشل فوکو و نظریات لاکلا و موفه بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. نتیجه پژوهش نیز نشانگر آن است که با توجه به ویژگیهای تعیینکنندگی، نظمبخشی و معنادهی، مفهوم باغ در شکلدادن فرمی، مفهومی، مضمونی و محتوایی، یک گفتمان معرفتشناختی در هنر دوره صفوی است؛ بنابراین، میتوان از باغ بهعنوان گفتمانی مسلط در هنر و فرش دوره صفوی یاد کرد.
Despite the fact that many branches of art and craft were affected by the ideas of Western modernity in the Qajar era including painting، architecture، poetry، literature and handicrafts، carpet-weaving art preserved its cultural traditions and mainly represented its traditional motifs and designs. The present paper aims to study the economics and the situation of carpet-weaving in the Qajar era، to understand how production relationships and the presence of foreign companies affected the development of the traditional carpet weaving of Qajar era، and also to know what the role of consumer markets of the West was in the preservation of traditional design and motifs of carpets in this epoch. This research is a historical-descriptive- analytical research in terms of nature and method، where desk study method has been used for data collection. The research reveals some results which show that an increase in the exports of Qajari carpets as well as the presence of foreign investments in the carpet-weaving areas of Iran، resulted from the impact of the Western consumers markets، were decisive factors in maintaining and the preservation of traditional designs and motifs of Qajari carpets.
خلاصه ماشینی:
گفتمان باغ در فرش صفوی چکیده: باغ، فارغ از شکل معمارانۀ آن، یکی از مفاهیم کلیدی در تاریخ هنر ایران از دوران باستان تا عصر اسلامی به شمار میآید؛ بهگونهای که در شکلدهی به فرم، مضمون، موضوع و محتوای بسیاری از آثار هنری در هنرهای مختلف، از جمله معماری این سرزمین، نقشی محوری و تعیینکننده داشته است.
چنانچه بپذیریم که مجموعهای از مفاهیم و معانی پدیدۀ باغ موجب شکلگیری ساختاری مسلط و نظمدهنده بر اندیشه و تفکر هنرمندان ایرانی بوده است، آیا تفکری ساختاریافته چون جریانی هدایتگر، فکر و خیال هنرمندان ایرانی را سمتوسو میداده و با ویژگیهای تعیینکنندۀ خود به شکلدهی آثار آنان نیز میپرداخته است؟ آیا چنین ساختار فکری را میتوان همچون عرصه و بستری قلمداد کرد که هنرمندان آثار فرهنگی و هنری خود را بر آن خلق مینمایند؟ آیا شکلگیری باغ در آثار هنری ایران را میتوان دربردارندۀ حضور مفهومی و معنایی باغ در هنر ایران تلقی کرد؟ به نظر میآید میتوان فرضیهای طرح نمود که حضور تفکری سامانیافته از باغ، نقشی تأثیرگذار و پرتسلط در نظمدهی و تعیینکنندگی شکلی و مضمون و محتوای آثار هنری داشته و ازاینرو باغ را میتوان بهواسطۀ نقش مسلطی که بر نحوۀ نگرش و زندگی ایرانیان ایفا مینموده، در هنرهای ایرانی (نگارگری، فرش، هنرهای صناعی، ادبیات و معماری) مورد بازشناخت قرار داد.
به نظر میآید باغ بهمثابۀ تمثالی از بهشت همواره در میان باورهای ایرانیان وجهی مقدس داشته است و در آموزههای دینی پیش از اسلام مورد توجه قرار گرفته است؛ درحالیکه پس از ظهور اسلام با توجه به ارزش و احترام عناصر طبیعی در این دین الهی، باغ و باغسازی رواج بیشتری یافت؛ ازاینرو اهمیت و جایگاه باغ در زندگی مسلمانان از مفهوم فردوس موعود برخوردار بوده است.